نادیا انجمن زن جوان افغانی ، دو سال پیش آبان ماه 1384 ساده و بی صدا ، با فریادهای خفه شده در گلویش ، زیر مشت و لگد شوهرش لت و پار شد . او هنگام کشته شدن 25 سال داشت . سرگذشت او را در همین دو سطر نوشتم و دیگر چه بنویسم .
...
متن کامل
بقیه برگزیده اشعار نادیا انجمن در اینجا
15 comments:
نادیاها بسیارند .
حالا که از زنان افغان یاد کردید بد
نیست از ملالی جویا این دختر شجاع افغان که داره سعی میکنه با سنتهای غلط و زن ستیزی در افغانستان مبارزه میکنه هم یادی کنید.
خدا رحمتش کنه
سلام شهربانوی عزیز. وقتی بادبادک باز و هزار خورشید درخشان را بخوانی شاید حس کنی درد نادیا را و بشنوی فریادهایش را
هر روز این قصه های تلخ تکرار میشه زنان زیادی زیر دست و پای زور از بین میرن ....
چه شعرهایی که انگار دردها رو زیر زبانمون میاره تا ما هم مزه مزه کنیم ....واقعا حیف شهربانو جان که چه زنهایی از بین رفتند ....و در حال از بین رفتن هستند همین لحظه ها
سلام خانم
نوشتارتان خیلی خوب و البته عبرت انگیز ،ولی طوری وانمود میکنید که انگار همه خانمها سرنوشت نادیاها را دارند در حالی که چنین نیست و به همین خاطرهم هست که معترضین خیلی انگشت شمارند و البته حق هم دارند متاسفانه یا از شانس بدشان شوهرانشان نه انسان بلکه حیوانی هم اگر بگوئیم برایشان کم است همچنانچه وجود دارند خانوهائی که ..... حتما خودتان هم قبول دارید و لی چنان وانمود میکنید که همه خانمها محقند و مردها مقصر !!! هیچ وقت اشاره نمیکنید که تعداد خانمهائی که به شوهرانشان خیانت میکنند بیش از این خانمهائی است که مرقوم میفرمائید شاید به شما ظلمی شده و در اثر تین ظلم ها دشمن مرد شدید و شاید هم حق باشید ما خواننده گان که اطلاعی نداریم و شاید هم شوهرتان خوب بوده و شما هرگز به ماست تان ترش نمیگوئید هر کس به تنهائی پیش قاضی رود حاکم است . ولی لطفا و در صورت امکان مرد ستیزی نکنید چنانچه مخالف زن ستیزی هستید و هستیم . فرقی نمیکند ظلم ظلم است چه از طرف خانمها چه از طرف آقایان . در همین داستان هم شاید شوهر این خانم حیوانی بوده نه انسان ولی شاید هم مقصر خود خانم باشد و خیلی هم شوهرش با این وجود هم باز مظلوم است . شگر 2 نفر اختلاف دارند مطمئن باش هر دو مقصرند فقط درصدشان فرق میکند .
با این وصف من خانمم را خیلی دوست دارم حاضرم جانم را فدایش کنم چون خیلی خانم است همچنانچه خیلی از خانمها هم شوهرانشان را دوست دارند . و مطمئن باشید که اگر افرادی این داستانها را صددرصد قبول دارند همان قشری مثل شما هستند که از شوهرانشان ناراضیند چه بحق وچه به ناحق .
موفق و پیروز باشید
سیما و علی
عجیب داستانی است این رسم بربریت و احساس تملک، که انسانها نسبت به هم نوع خویش دارند، فرق نمیکند که طرف مرد باشد یا زن. ولی متاسفانه ما مردان بیشتر گرفتار این رسم ناپسذیدهی متعلق به دوران کهن هستیم تا زنان. و صد البته زنان مردسالار هم کم نیستند.
سلام بر شهربانوی عزیز و عمو اروند چه بهتر سلام به همه .
شاید نوشته های سیما خانم و علی آقادر مورد آقا و خانم تا حدی درست باشد ولی همچنانکه عمواروند نیز فرمودند تقیصر بیشتر پیش آقایان است چرا که اصولا تمام قدرت اعم از حکومتی اجتماعی ، اقتصادی بالاتر از همه اینها قدرت و زور بازو که اکثرا از طرف آقایان اعمال میشود شاید سیما خانم و علی آقا کمتر شنیدند که خانمی شوهرش را کتک بزند البته من خود میدانم که همچین چیزی هست ولی خیلی بندرت . و شاید هم علی آقا تا حال نشنیده است مه خانمی شوهرش را چنان بزند که آقا چندین هفته در بستر بیماری باشد .ولی از طرف دیگر من هم فمر نمیکنم که شهر بانو خانم منظورشان مردستیزی باشد بلکه اینطور بایدتعبیر کرد این خانم از دیدی و اطلاعاتی که در این مورد دارد همان بخاطر معلم بودنشان ناچارند صدای مظلومان را که شاید بخاطر همان قدرت فوق الذکر نتوانند بگوش مردمان صالح مانند سیما خانم و علی آقا برسانند میرسانند و امر به معروف و نهی از منکر هم برای اصلاح همان آقایان بقول خود علی آقا حیوانات باشد . چون شهر بانو خانم هم پدر ، برادر و شاید پسر و.... دارند و هیچ قصد توهینی هم به آقایان با معرفت با قدرت ندارند . البته تعبیر و تفصیر خود بنده است اگر مشکلی شد و خواستید توهین کنید به من باشه نه خانم شهربانو ، من وکالت ایشان را نکردم . بدرود
سلام
میدونید چیه
جالب اینجاست که شما از ماجراهای اکثر زنهایی که از آقا بالاسراشون خیر
ندیدنو میدونین
این آقا بالاسرها نه تنها خیری ندارن بلکه سر تا پا دردسرو شرن
تاسف . تاسف . تاسف
مطمئن باشید که اگر افرادی این داستانها را صددرصد قبول دارند همان قشری مثل شما هستند که از شوهرانشان ناراضیند چه بحق وچه به ناحق
کامنت ها هم شده محل دعوا و مرافعه؟
قابل توجه سیما و علی
اگر نویسنده ای سبک کارش این است و دغدغه هایش نگاهی عمیق تر به این گونه مسائل عاطفی بی قید و شرط یا با قید و شرط منصفانه نیست که برایشان حکم صادر کنیم و از درجه اطمینانی صد در صد که خودمان هم می دانیم بی پایه و اساس است صحبت کنیم . لطفا لینکتان را بگذارید یا اگر وبی که ما هم بیشتر با شما آشنا بشیم
آقا و خانم سیما و علی
منو ببخش شهربانو جان، احساس کردم در قالب گذاشتن کامنت اغلب حق قلم و نویسنده نادیده گرفته می شه
بازهم شرمنده
shahrbanoo khanom khabare khoshi baratoon daram . lotfan be man zang bezanid .
lale behem khabar dad
سیما و علی عزیز :
برای شما آرزوی خوشبختی بیشتر می کنم .
اما با فروغ عزیز و مریم عزیز موافقم .و اگر آدرس وب سایتتان را بنویسید خوشحال می شوم .
شهربانو
دوست عزیزی که خبر خوشی برایم دارید
آخر شما اسمتان را ننوشته اید من از کجا بدانم به کی باید زنگ بزنم ؟
اما با لاله تماس گرفتم و خبر خوش را دریافت کردم اما یقین ندارم چرایش را به لاله گفتم . زنگ بزنی بهت میگم .
شهربانو
طناز جان بادبادک باز را برام پیداش کردند و می فرستند که بخونم .اما هزار خورشید درخشان را هنوز ندارم پیداش می کنم و می خونم .
شهربانو
Post a Comment