2009/02/01

اعتراض دارم

بر این سرنوشت ستمکار
بر این سرنوشت تلخ
بر عشوه و غمزه فلک بدکردار
بر تمامی دردهای سینه سوز
بر تمامی عشق های بی فرجام
بر تمامی قصه های ناتمام
اعتراض دارم
*
متن کامل

10 comments:

Anonymous said...

منهم به سرنوشت به دوریها و ناملایمتی ها و ...سالهاست اعتراض دارم

Anonymous said...

ممنون شعر زیبایی بود
به ما هم سر بزن بانو خوشحال میشیم


نگاهی نو

wwwblogestan.blogspot.com

Anonymous said...

چه شعر زیبائی
شهربانو جان این ترکی اش را نداشتی ؟

موید باشی


ساحل

Anonymous said...

به چشمانی که صادق نیست
به سخنانی که زلال نیست
.
.
اعتراض دارم

Anonymous said...

خیلی زیبا و غم‌انگیز بود. حرف دل بود. ممنون.
اگر دوست داشتید به برنامه‌های رادیو راجع به ایران گوش کنید:
http://www.dradio.de/aod/html/?mod=aod&station=&search=iran&day1=02&month1=02&year1=2009&day2=02&month2=02&year2=2009&search_station=0&broadcast=&theme=&ACTION_SEARCH=Suchen

یک مصاحبه با آقای بنی صدر هم در همین سایت هست که خیلی جالبه.

Anonymous said...

سلام شهربانو جونم
منم به نامه های بی جواب اعتراض دارم !!!

شاد باشی گلم
پسرت :)

اقاقیا said...

خلق این همه تصاویر تلخ و مایوس کننده ، عشق را کفن می پوشاند

Anonymous said...

کاوه عزیز
پسرم می بخشید که گرفتار بودم. اگر شعر احمد کایا را دوباره بفرستید بهتر می شود فکر کنم یک بیت یا مصراع اش افتاده

Anonymous said...

جانا سخن از زبان ما می گویی

به قول وحشی بافقی: عجب دوری و ناخوش روزگاری ست ، نه بر مردم ، نه بر دور اعتباری ست

، زمانه بر سر جنگ ست و ما ابزار خودخواهی قدرتمندانی شده ایم که حتی به فرهنگ و اخلاق ما نیز رحم نمی کنند تا بازیچه قدرت طلبی آنها شویم
زمان بعیدی لازم ست تا دلها بار دیگر دل شود

عمو اروند said...

اعلیحضرت دو دستی به ضریح امام رضا چسبیده بود. رندی عملش را چنین تعبیر کرد:
من رضا
تو رضا
پدرم رضا
گور پدر نارضا