شهریار را با حیدربابایش شناختم . اشعارش برایم آنقدر روان و ساده و دلنشین است که هنگام زمزمه خود را در آن محیط روستائی می بینم . روزگاری دوست داشتم کوه حیدر بابا را از نزدیک ببینم . دیدن عظمت و ابهت حیدربابا یکی دیگر از آرزوهایم بود . پدرم می گفت : حیدربابا کوهی بسیار کوچک و گمنام بود . شهریار حیدربابایش کرد و با قلم توانایش به او عظمت بخشید .
پدربزرگم همراه حیدربابا به دوران نوجوانی و جوانی اش سفر می کرد . عمه جانین بال بلله سی ( لقمه عسل عمه جان ) آغاج مینیب آت گزدیرمه ک ( سوار چوب شدن و اسب بازی کردن ) شال ساللاماق ( یکی از مراسم سال نو ) و
12 comments:
شاید داستان " آنکه با آل علی در افتد، ور افتد" باشد، چه میدانم. دنیا دنیای زور و قلدری بودهاست از ابتدا. فقط ملتهائی توانستهاند جان سالم بدر برند که از نعمت مذاکره و مصالحه برخوردار بودهاند. اگر آن شاه دیوانه، فرستادهگان چنگیزخان را نمیکشت، شاید چنگیز به ایران لشکر نمیکشید و پیر و جوان را از دم تیغ نمیگذراند، بازهم چه میدانم
راستش اگر بشر میفهمید که با آدمکشی نمیتوان مفاهیمی مانند آزادی و دموکراسی را نهادینه کرد خیلی مسایل حل میشد. مشکل اینجاست که عده ای حمله به مراکز نظامی و صنعتی را کشتار نمیدانند. گو اینکه سربازان آدم نیستند.
سلام شهربانو خانم
ممنون که یادی از شهریار کردید از اشعار ترکی ایشان و پیام به انشتین که همگی زیبا وخاطره انگیز هستند . امیدوارم این شایعات هم صحت نداشته باشند . ما به وطنمان عشق می ورزیم . دوست داریم ایران و ایرانی همیشه و همه جا باعزت و افتخار زندگی کنند . به دوستان غیرایرانی خود بگویید غرورملی ما ایرانیان هرگز به دشمنان اجازه چنین جسارتی را نخواهند داد. بروزم اگر تشریف بیاورید . موفق وشاداب بمانید .
سلام
بایک دنیا پوزش از عدم درج اسم وعنوان در
نظر قبلی بدلیل عجله وکمی سرعت اینترنت .
امیدوارم که واقعه بدی برای ایران پیش نیاد ولی انگاری نقشه ها از قبل کشیده شده و تا عمل راه زیادی نمونده
سلام
ممنون از وبلاگ زيبا و البته پرمحتواي شما
لينكتان كردم همشهري عزيز
امیدوارم که جنگی پیش نیاد. به همکلاسیهاتون بگید که لطف کنن اینقدر به فکر ما نباشن! دموکراسی رو که زورکی به ملتی تقدیم نمی کنن
شعر انیشتن هم عالی بود. شهریار شاعر بی نظیری بوده . یادش گرامی.
سلام شهربانو جان
ممنون از نظر این دفعه ات.ولی اینو بدون تا جایی که بتونم میام و مطالب شیرینتو میخونم عزیزم.ماوی خستگی ناپذیره گلم،به این زودیا جا نمیزنه.اما راجع به این پستت: میدونی شهربانو جان اشعار زیادی از شهریارو بلد نیستم.بیشتر از دوستان میشنوم یا به طور تصادفی جایی میخونم.با اینکه کتابش تقریبا در دسترسمه ولی تا حالا همت نکردم کامل بخونم.ولی این شعرشو دوست دارم و یه جورایی به دلم نشسته
########################
حیدر بابا ، گویلر بوتون دوماندي
گونلریمیز، بیربیرندن یاماندی
بیربیروزدن آیریلمیون آماندی
یاخشلغی الیمیزدن آلیبلار
یاخشی بیزی یامان گونه سالیبلار
########################
در ضمن این حس وطن دوستی و وطن پرستیت قابل تحسینه
شهربانوی عزیزم سلام خانم مهربان
چه قدر خوشحال شدم سری زدی. عزیز من نوشتی که امیدوارم کامنتام این بار پاک نشه. مشکل داره کامنت گذاشتن مگر؟ من هیچ کامنتای رو پاک نمیکنم خانمام. ممکنه سیستم مشکل داشته.
روی ماهات رو میبوسم گل. همیشه مهربان باشی و دوستداشتنی.
سلام شهربانوي عزيز.ما كه در نگراني به دنيا آمديم و در جنگ بزرگ شديم و در تحريم به سر ميبريم و در وحشت ميميريم چه بگوييم عزيز جان؟
مامان صبا جان : خدا نکنه که در وشحت و و جنگ و بمباران بمیریم . امیدوارم که مشکلات به زودی حل بشه و تاریخ حمله چنگیز تکرار نشه .
رفتم سروقت وبلاکت کامنت دونی رو هم بستی . دلم برای صبا و خودت تنگ میشه خانم جان . نکن این چنین .
شهربانو
دیر شناختیم زود مرد دیر به فکر تخریبش افتادیم در یادمان زنده ماند
Post a Comment