سهیلا ، دختر دبستانی و فرزند کوچک یکی از دوستانم هست. دیروز که داشتم تلفنی با مادرش صحبت می کردم ، او هم دلش خواست که با من چند کلمه حرف بزند. گوشی را از مامانش گرفت و شروع به گلایه کرد. یکنواخت حرف می زد و از بابا و مامانش شکایت می کرد . پرسیدم : سهیلا جان چی شده ؟ مگر مامان و بابات چی کارت کردند که اینقدر از دستشان عصبانی هستی ؟
10 comments:
کاش همه ما کودکانمان را جدی میگرفتیم و به دنیای آنها احترام میگذاشتیم .
در بلاگ نیوز و بالاترین لینک دادم .
salam Shahrbanoo jan,
in poste tou daghighan baraye man etefagh oftad...yek jojeh ke morgh shod, tokhme do zardeh mizasht vali mariz shod ta az madresh biyam saresh ro borideh bodand...mna midanestam ke az dast miravad, vali az in ke zodtar raft narahat shodam va diga hich hayvoni ro khone negah nadashtam, vali hamashoon ro dost daram... be zodi yek post dar in bare minvisam to weblogam.
http://www.meandmirror.blogfa.com/
shad bashi,
Aida
امیدهم چنان هم زنده خواهد ماند تا امثال این به اصطلاح مردان ,چی بگم؟ سزای سواستفاده از زنان بی پناه و بی سرپرست را در این کشور ;......;ببینند؟ خانم شهربانو شما که در وبلاگتان و نوشته هایتان میتوانید بر خولنندگان خود تاثیر بگذارید چرا درباره چنین معضل وحشتناکی که متاسفانه تبلیغ هم میشه م.ت.ع.ه یا ص.ی.غ.ه چیزی نمی نویسید؟ باور کنید که من اصلا سیاسی نیستم ولی دیدن چنین وبلاگهایی دلم آتش می زند.... یا حق
.http://man-mote.tumblr.com/post/27671231.
http://man-mote.tumblr.com/post/484.
شهربانو سادات, من هم خیلی حیوانات را دوست دارم. مخصوصا حیوانات خانگی. از بچگی جوجه های مرغ و جوجه اردک خیلی داشتیم. و با مرگ جوجه ها از غصه مریض می شدم و حتی یکبار تب کردم و در بیمارستان بستری شدم. با بی توجهی یک خروس سفید یک غاز خوشگل داشتم که هر دوشو کشتند. و من هیچوقت یادم نرفته.... اماکسی اهمیت نداد.. متاسفانه خانواده ها به احساسات کودکانشان کمتر توجه می کنند.(مادربزرگ شما می گفت : بیرون کردن حیوان از خانه یمن بسیار بدی دارد و بلائی گریبانگیر خانواده می شود.). متاسفانه من خواهر جوانم و مادرم را از دست دادم. . آنهم به فاصله کوتاه. زمانیکه خواهرم جوانمرگ شد ما حیوان خانگی نداشتیم. دلایل دیگری باعث دق مرگ شدن خواهر جوانم شد. اینهمه درس خواند و مهندس شد و به سختی کار می کرد. موقعی که می خواست از این مملکت که سرمایه های خود را قدر نمی دانند. برود کارش به این بیمارستان های ایران کشید و زنده برنگشت. اما زمان فوت مادر بینوایم. گربه هایی در خانه داشتیم. که بیرونشان هم نکردیم و خیلی هم دوستشان داشتیم. اسم گربه زرد بود پیشی کوچولو که گربه خوبی بود و قبل از مرگ مادرم رفت. . اما یک گربه سیاه سفید نحسی بود. البته از نظر ما!! طفلی اسمش هم زی زی بود. همینکه سال80 اومد خونمون. چند ماه بعد هم مادرم را از دست دادم. الان هم گربه هایی را نگهداشتیم .به اسم هم صدایشان میکنیم مثل دمی, مایکل, طلا. برژنف!!!!! فوزیه که طفلی مرد.چند تا از بچه گربه هامون هم فوت کردند که بعضی ها درخانه معتقد به حرف مادربزرگ شما هستند و می ترسند گربه هایمان را بیرون کنیم. غرض... خواستم بگم منم ماهی و طوطی دوست دارم نگهدارم. اما با وجود گربه نمی شود. , مرا موقع دعا کردن فراموش مکنید. خواننده همیشگی شما.دوستدار شما. التماس دعا
دوست گرامی این نوشته ات مرا یاد دردی کهنه انداخت که مجبور به نگارش آنشدم و با اجازه در آن به نوشته شما که دلیل نوشتن مطلبم بوده اشاره نموده ام
خانم شهربانو سلام.
همین طور است که نوشته اید . معمولا بچه ها حیوانات را خیلی دوست دارند . یادم هست زمانی که بچه بودم برای گرفتن کنجشگی که به لانه اش در سوراخ یک دیوار رفت نصف روز را گریه گرده ام .
سلام انا .الله قارداشوا رحمت ایلسین .خواستم عرض ادبی کنم خدمت مادر عزیزم.وداستان گلایه یک دختر هم مثل باقی داستانهایی که نوشتید واقعا زیبا و قابل فهم بود
ممنونم
شهربانو خانم به اين پست شما در تالار ايرانيان گياهخوار لينك دادم
http://veganforum.ir/showthread.php?p=3760#post3760
تالار ایرانیان گیاهخوار
با تشکر از شما در متن کامل لینک کردم
....
دختر مهربون عزیز
حالا من شش تا ماهی قرمز دارم و گربه هم ندارم که اذیتشون کنه خیلی قشنگ هستند و هر وقت بهشون غذا می دهم و نگاهشان می کنم دلم باز میشه . چشمهای سیاهشون بین سرخی رنگشون می درخشه
من از شما التماس دعا دارم عزیزم
....
شهربانو جان این یکی از معضلات حیوون نگه داشتنه. بچه ها با دل و جون حیوون خونگی و دوست دارن و پدر ومادر بعد از چند وقت ازشون سیر میشن و دوست دارن هر چی زودتر بمیره. غافل از ینکه روی بچه تاثیر خیلی بدی می ذاره. چند سال پیش بود که یک بچه چینی بعد از اینکه مادرش براش سوپ مرغ یا جوجه شو می ده به خوردش خودکشی کرد.
راستی چشمای سبزت رو عشق است. باید خیلی خوشگل باشی.
Post a Comment