2008/08/20

این کتابفروشی

روزی از روزها باران که قطع شد ، هلنا زنگ زد و گفت : کتابفروشی پیدا کردم که اجناسش خیلی ارزان است . سر کوچه بیا با هم برویم و یک کمی خرید کنیم . گفتم : اگر دوباره باران بگیرد چه ؟ گفت : نگران باران نباش اینترنت رو نگاه کردم تا شب باران نمی بارد . از خانه بیرون رفتم و سر کوچه به او ملحق شدم و سوار قطار شدیم و به کتابفروشی مذکور رفتیم . مغازه پر از کتاب ریز ودرشت با انواع گوناگون و بسیار ارزان بود
متن کامل
سرم چون گوی در میدان بگرده
دلم نز عهد و نز پیمان بگرده
اگر دوران به نامردان بمونه
نشینم تا دگر دوران بگرده
« باباطاهر عریان »

11 comments:

Anonymous said...

تفاوتِ "رَه" را میشود بخوبی از این داستان استنباط کرد

اهری

اقاقیا said...

عزیزکم شهربانو جان
من جایی نرفتم گلکم

Anonymous said...

سلام شهربانو جان.امیدوارم که خوب باشی.حتما شنیدی که دوباره چشم ما روشن شده و یه دسته گل به باغ اضافه شده.ممنون می شم اگه در موردش بنویسی و بعنوان یه زن که در اروپا زندگی می کنه نظرت رو بگی
http://www.layehe.blogfa.com/

عمو اروند said...

دای‌قزی جان مگه نشنیده‌ای که هممون بابای هم‌شهری من اینم گفته
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمون است

Anonymous said...

دوباره سلام.از وبلاگ دختر همسایه متوجه شدم شما جریان رو می دونید.اگر چیزی ننوشتین حتماً صلاح ندونستین.من دوست داشتم نظرتون رو بدونم که در وبلاگ ایشون خوندم.ممنون

خاتونك said...

منهم دل خوشی از امانت دادن کتابهام ندارم. اما معلومه که خانم آلمانی با دوستان ایرانی ما کلی فرق داشته و احترام به امانت رو میدونسته

Anonymous said...

سلام شهربانو جان

برایتان امیلی‌ نوشتام ولی‌ نتوانستم آدرس امیلتان را از سایتتان پیدا کنم

ممکنه برایم بفرستین ؟
my email:banoomakhmal@yahoo.com

Anonymous said...

شهر بانو خانم
با آنكه چنين تجربياتى به اندازه كافي دارم اما هنوز هم اگر كسي بخواهد نه نميتوانم بگويم

Anonymous said...

شهر بانو خانم
با آنكه چنين تجربياتى به اندازه كافي دارم اما هنوز هم اگر كسي بخواهد نه نميتوانم بگويم

Anonymous said...

حكم اعدام براى مرد ۸۶ زنه

مرد ۸۴ ساله‌اي كه ۸۶ زن و ۱۷۰ فرزند دارد، در دادگاه نيجريه به اعدام محكوم شد.

«محمد بللو ابوبكر» كه آموزگار بازنشسته است، در ايالت «نيجر» زندگي مي‌كند و افشاي ازدواجش با ۸۶ زن، وي را به يكي از مشهورترين مردان نيجريه تبديل كرد.

سن بيشتر زنان وي از يك چهارم سن خودش كمتر و سن برخي آنان از فرزندانش هم كمتر است.

وي مي‌گويد: خود زنان به خاطر توانايي‌هاي خاص من در درمان انواع بيماري‌ها، مايل بودند زنم شوند.

وي در حالي از بيان منبع درآمدش براي امرار معاش خانواده بزرگش خودداري كرده كه هر روز دست كم سه كيسه برنج به ارزش ۹۰۰ دلار در خانه‌اش پخته مي‌شود.

او در دادگاه عالي «نيجر» به جرم داشتن ده‌ها زن به اعدام محكوم شد و اگر بخواهد زنده بماند، فقط يك هفته براي طلاق همسرانش فرصت دارد.


با این وصف تمام زنانش از او راضی هستند

Anonymous said...

سلام
من دوست ندارم ماشینم رو امانت بدم
ولی در امانت دادن کتاب حساس نیستم
حتی اگر بدانم آسیب خواهد دید
کتاب خوانده شده پاره پوره از کتاب خوانده نشده نو بهتره
شهربانوی عزیز پاینده باشی