2008/08/16

نیمه شعبان بود

بازگشت اسرا به وطن مبارک

...

نیمه شعبان بود

صبح نیمه شعبان بود . عباس با مادر و خاله اش میهمانمان بودند . بعد از صرف صبحانه ، مادر و خاله ام و مادر و خاله عباس لباس پوشیدند و بزک کردند که به خواستگاری دختر خانمی که عباس پسندیده بود و ادعا می کرد با دختر قرار و مدارش را گذاشته ، بروند . خلاصه خانمها چادرمشکی به سر کرده و از خانه خارج شدند . دل توی دل عباس نبود . او آنقدر مطمئن جواب مثبت بود که روز قبل قرابیه خریده و آماده کرده بود ، تا به محض برگشتن خانمها ، دهان همه را شیرین کند . ساعتی بعد خانمها آمدند . نه تنها مادر و عمه دختر که خود دختر نیز به لحن بسیار تندی جواب رد داده بود. مادر عباس عصبانی بود و می گفت : پسر سنگ روی یخمان کردی . دختر به چشمانم نگاه کرد و گفت خانم از سن و سالتان خجالت بکشید چرا دروغ می گوئید ؟ من چه قولی به پسرتان داده ام ؟

متن کامل

وبلاک مخصوص هموطنان ساکن ایران

...

اندک اندک جمع مستان می رسند

...

جانباز و شهید نگاهی از بیرون

امروز 28 مرداد نیست

...

8 comments:

Anonymous said...

مبارکِ عباس آقا
نیمه شعبان بر ایشان خوش درخشیده
------------------
یادِ ایام به کام


اهری

Anonymous said...

مبارکِ عباس آقا
نیمه شعبان بر ایشان خوش درخشیده
------------------
یادِ ایام به کام


اهری

Anonymous said...

سلام شهربانو جان
چه قدر داستان جالب بود و چه قدر عباس داستان تو، برام آشنا بود.
دلت همیشه شاد و قلمت مستدام
عید نیمه شعبان برایت خجسته و مبارک باشد انشالله
شاد زی
یا علی

Anonymous said...

راستی! هنوز هم اینجا گاهی سخت میشه کامنت گذاشت. واسه همین دیر به دیر میام و الا بی معرفت نیستم بانوی من
می بوسمت
یا علی

Anonymous said...

این عباس آقو هم عینهو خود من بوده. صبح عاشق میشده و شب فارغ. ولی باز اقلا خدا را شکر که عشق واقعی گل
صنم نشست تو دلش و جوونه زد

Anonymous said...

shahrbanoo aziz
chaghadr sadeh va ghashang neveshteh boodi in aasheghi ro, mamnoon:))

Anonymous said...

سلام
بقول فیلم مشهد عباد برای عباس آقا ظاهرا فرق نمی کرده . اوالماسین بو السون . بالاخره موفق شده جواب مثبت بگیرد.
قربان زاده

Anonymous said...

داستانت مثل همیشه شیرین بود شهربانوی گل ....برای اسیرا باید بگم که اونا از یه کشور از اسارت آزاد شدند و افتادند به یه اسارت دیگه در کشور خودشون :-(

قربونت برم آهنگ برادر داریوش رو اونروز گوش دادم و دلم بد گرفت ...برات آرزوی شادی دارم