2008/04/30

روز معلم و به یاد معلمین


روز معلم از راه رسید وخاطرات تلخ و شیرین دوران تحصیل در دلها زنده شد . معلمهائی که به زور خط کش چوبی ، انبار ، تنبل کشیدنهای سر صف ، ترسانن از چشمهای گرد و نگاه خشمگین خانم ناظم ، تلاش میکردند که از ما دانش آموزان زرنگ و درسخوان و باهوش بسازند. به روش غلط یا درست با خشن یا رئوف می خواستند آینده شاگردانشان را تضمین کنند .

متن کامل

وبلاک مخصوص هموطنان ساکن ایران

14 comments:

Anonymous said...

شهربانو جان روزت مبارک ...... جریان سیب رو خیلی قشنگ نوشتی انگار مزه سیب رو هم قاطی نوشته هات کردی

Anonymous said...

roze moalam ber shoma mobarak bad.

Anonymous said...

اول روزت مبارک باشه شهربانوی نازنین.
بعدش الان جلوی چشمام یه دخترکه که تو کوچه و پس کوچه ها می دوه و غرق لذت سیبش رو گاز می زنه با موهایی که تو باد می رقصه و چشهایی که برق می زنه.
متنت بی نظیر بود نازنین.
شاد باشی

Anonymous said...

وبلاگ خوبی دارید امیدوارم موفق باشید من به تازگی شروع کرده به وبلاگ نویسی به دیدنم بیائید خوشحال میشم

Anonymous said...

روزتون مبارک

Anonymous said...

شهربانوی عزیز
سلام
وظیفه ازآن من بود که بموقع روز گرامیداشت مقام شامخ معلمان رابه معلمی دلسوخته وخودساخته وپیشکسوتی چون شما تبریک بگویم ولی بدلیل مشکلی که برایم حادث گردید تاخیر نمودم . برای شما سلامتی و عزت وسربلندی از خداخواهانم .
قربان زاده

Anonymous said...

سلام شهربانو خاله
روز معلم را به شما معلم خوب ومهربون تبریک می گویم . خیلی دلم می خواست اینجا بودی تا من یک معلم دوست داشتنی به دوستانم و معلمانم معرفی می کردم . هرچند میدانم که معلمان امروزی من نیزهنراندیشیدن را به نوعی ازشما و امثال شما بزرگواران آموخته اند .اکنون دستم خالی و راهم بسیار دور است . بپذیراز سپیده قصه گو هزاران گلی که به قدمهایت می ریزد.

خاتونك said...

روز معلم رو به شما تبریک میگم. کاش همه معلمها مثل شما مهربون بودن.
چه خاطره قشنگی بود خاطره سیب سرخ.
مرسی از تبریک تون

Anonymous said...

شهربانوجان نازنين سلام! از اين پست و مرور خاطراتت لذت بردم. من نمی​دونستم تو هم معلمی... به هرجهت روزت مبارک و شاد و فرخنده باشی عزيزم...

nazkhatoun.com

Anonymous said...

روزت مبارک
خسرو

Anonymous said...

سلام شهربانو خانم
روز معلم به شما و همکارانتان مبارک
موفق باشید

Anonymous said...

سلام. پارسالا یه پست خیلی خیلی جالبی هم در باره معلما های دوران دبیرستان داشتید. اینم مثه اون خوندنی بود. چقدر زمانه عوض شده. فقط یادمه سال اول دبستان خانم فتورچی ناظم چاق و بداخلاقمون یه خط کش داشت که بچه ها رو میزد. از سالهای بعد از زدن خبری نبود.و همینطور از خانم ناظم خیلی بد اخلاقمون. الان هم که دخترم اول میره وای ی ی چقدر لی لی به لالای این بچه میذارن و پرتوقعش میکنن. شاید از ترس مادراس. حتی من مجبور شدم یه روز برم مدرسه پسرم که راهنمایی هست و به معلم فارسیش بگم که این همه احتیاط در برخورد با پسرم به خرج نده. نه این که مثلا از استرالیا اومده بودیم این فکر می کرد حالا محمد شاهکار کرده فقط بیست سی!! تا غلط املایی داره بهش می داد پانزده بعد هم تشویقش میکرد!!! اینم یه نوعشه! نه به اون زمون نه به حالا

Anonymous said...

salam,

khosh beh hale kasani keh tu moallameshoon boodi.

khoshbakht beshi dokhtaram.
armin

Anonymous said...

خسرو عزیز
آرمین عزیز
خیلی تشکر می کنم
......
همیلا خانم
شما آدرس وبلاکتان را ننوشته اید
...
شهربانو