2007/03/13

درد دلی دوستانه با خانم فرحناز قند فروش


بعد از ظهر روز پنج شنبه هشتم مارس ساعت کارمان که تمام شد بنا به دعوت خانم رئیس به دفترش رفتیم و بعد از سخنرانی کوتاه به هرکدام از ما شاخه گلی هدیه کرد و روز جهانی زن را تبریک گفت . به من که رسید سه شاخه گل سرخ هدیه داد . توی دلم فکر کردم که شاید از اتفاقاتی که در سرزمینم برای زنان ما می افتد خبر دارد . حدسم درست بود و ایشان برای زنان دستگیر شده آنهم جلوی خانه ملت آرزوی آزادی کرد . گاهی وقتها می بینم که این خارجی ها در مورد آنچه که برما می گذرد بیشتر از ما
خبر دارند

20 comments:

عمو اروند said...

شهربانو خانم خدمت عرضه بدارم که کامنت‌دونی‌ات آدم را گیج و میح می‌کند ولی بگذار این‌ها راه مذاکره را بیاموزند بعد که در پای میز مذاکره نشستند باید حرفی بزنند که خریدار داشته باشد، حرف‌های نماز جمعه‌ئی در کنفرانس‌های جهانی خریداری نخواهد داشت

Anonymous said...

واقعا خواسته های زنان ایران با جاهای دیگه قابل قیاس نیست. سه شنبه تمام شبکه های انگلیس خبر مهمشون درخواست فعالان زن برای برچیدن زندانهای زنان بود. می گفتند کلا چهار هزارتا زندانی زن داریم که دو سومشون بیماری روانی دارند یا مواد مخدری اند. خیلی کم مرتکب خلاف سنگین شدند و چه لازمه که این همه هزینه زندان بدیم. مشکل زنهای ایرانی چیه؟ کسی آزادی شونو نگیره.خانم قندفروش هم بره اون شوهای مسخره لباس زنان سرزمین منو برپا کنه و کلی پول به جیب بزنه

Anonymous said...

دوست عزیز در مورد قسمت کامنت وبلاگ زن متولد ماکو باید بگم لینک قسمت پیام ها به عنوان
kommentar verffentlichen
کلمه آلمانی و همون نوشتن پیام شماست ....

Anonymous said...

سلام شهربانو جان
به هر حال قوانين هركشوري رو ساكنينش مي نويسن. ادمهاي جايزالخطا.در همه جاي دنياهم عده اي پيدا ميشن كه به بعضي از قوانين كشورشوناعتراض دارن.من هم گاهي كه فكر ميكنم به خودم و زندگي خودم ميبينم اگه در يك جاهايي حقي كه به شوهرم داده شده به خودم داده ميشد ميتونستم بهتر زندگي كنم و مفيدتر چه براي خودم و چه براي خانواده ام. اوليش مسئله اشتغال! اما كاش روش ديگري براي بحث با قانون پيدا ميكرديم.به هر حال ما زنان ايراني خودمون اين جامعه مردسالار رو ساختيم و هنوز هم داريم براش پايه و ستون مي زنيم. اگه چهار نفر برن فقط نماي اين بناي مستحكم رو خط خطي كنن كه اتفاقي نمي افته. شايد بهتر باشه به بچه هامون و جوون ترهامون،چه دختر و چه پسر،ياد بديم به شخصيت و نيازهاي منطقي هم احترام بذارن...تا كم كم نسل قانونگذار ما به اين نتيجه برسه كه "وقتي من سالها تحصيل كردم و توانايي كار در منزل و خارج از منزل رو هم دارم و علاقه هم دارم و حتي به استقلال مالي هم نياز دارم" اين حق رو به منه زن بدن كه درين مورد خودم وكيل و وصي خودم باشم و حمايتم كنه و اگه خلاف مقررات عمل كردم مجازاتم كنه. من نه بابت شيردهي به جگر گوشه ام پولي از كسي ميخوام و نه براي كاري كه در خانه ام براي همسرم ودخترم ميكنم مزدي طلب ميكنم. چون با منطق من جور درنمياد. اما وقتي حال مادرم بده و نياز داره كنارش باشم دلم ميخواد اين اجازه دست خودم باشه كه براي يك شب هم كه شده كنارش باشم، كنار كسي كه شبهاي زيادي رو به پاي من بيدار بوده با عشق و بي منت!

Anonymous said...

منطق نوشتت این قدر قویست که جایی برای کامنت نمی مونه.
به همین دلیل از خودم می پرسم چطور ممکنه کسی لااقل بعضی از چیزایی رو که نوشتی قبول نکنه.
البته من مخاطب تو رو نمی شناسم و روشی را که انتخاب کردی و بحث می کنی تحسین می کنم یعنی گفتگو و حساس کردن طرف به مسائلی که به هر دلیل از کنارشون رد شده. اما یادمون باشه که
بعضی از افراد نگرششون رو نه از مشاهدات خودشون بلکه از باز گفت کلیشه هایی پیدا می کنند که بیشتر از این که محتوی اون کلیشه ها رو در نظر بگیرند، تعلق به یک گروه رو می خوان تایید کنند.
برای رجوع به عقل و برای نیاز به بازنگری یا لااقل تفسیر امروزی از میراث های باستانی، یا کم کم این که خیلی از مسائل که به خود ما مربوطه به زندگی روی زمین قابل مذاکره و بحث و قابل انتقاد و قابل تغییره آیا باید دلیل آورد.
گاهی دلیل ها نیستند که ایجاد ایدئولوژی می کنند بلکه علت ها هستند، آن هایی که می گویند ایدئولوژی آگاهی کاذبه برای شعار دادن نگفتند. شما فکر کنید اگر عقیده ای به هیچ طریق رابطه با واقعیت نداره به جز این که می خواد واقعیت رو خودش بسازه.چطور می شه به بحث گذاشت
این ها که گفتم در خصوص یک شخص خاص نگفتم، خواستم دلیل بعضی از کله شقی های مخصوص رو بگم .

Anonymous said...

شهربانو جان آی که چه از ته دل نوشتی و چه خوب نوشتی.
اگر این دوستان فکر میکنند که فقط با نامگذاری روز زن به نام ذکر شده دردی از درد زنان ایرانی دوا میشود و مشکلاتشان حل میشود که باز فرقی با شعار دادن و جلوه نمای ندارد. حلا اگر راست میگویند و به فکر این افتادند که کاری برای زنان انجام دهند موقعیت این را ایجاد کنند که زنان نه فقط یک روز در سال بلکه روزهای زیادی در سال موقعیت تبادل گفتمان با زنان دیگر دنیا داشته باشند و این امکان هم محدود فقط به عده خاصی از زنان از قبل انتخاب شده نباشد بلکه اقشار مختلف زنان ایران بتوانند از این موقعیت استفاده کنند و واقعیت موجود جامعه ایران را و کمبودهای سیستم حقوقی و قضای در ارتباط با زنان در ایران را آنطور که به واقع هست به گفتمان بگذارند.
قربانت
سپده

Anonymous said...

vaghean kheili tool keshid ke bedoonam chetori bayad inja comment bezaram , az vaghti ghaalebeton avaz shode hich commenti natonestam begzaram ta kashfesh kardam....az in harfa gozashte ..alan daram hamraah ba aghaye hamsar harfaaton ro goosh midim...vaghean jaaleb harf mizanid:x

Anonymous said...

شهربانوجان سلام
نوشته بسیار قوی مبتنی بر واقعیات بی آنکه نیازی به تئوری بافی و به قول خسرو عزیز،استفاده از ایدئولوژی یا واقعیت سازی داشته باشی.انتقاد من هم به فمیسنتهای ایرانی دقیا همینه که بیشتر از اینکه به واقعیات موجود به طور خاص اشاره کنن در نوشته هاشون ،به کلی گوییها و باید و نباید ها می پردازند،یعنی رویکردی که فقط به درد فضای آکادمیک میخوره و نه بطن واقعیات اجتماعی.جالب اینجاست که این نظربافی ها هم نه در خوزه آکادمیک که در حوزه فعالیت اجتماعی روی میدهد و برای همین با مشکلات مبتلابه زنان نمی تواند ارتباطی منطقی و واقعا موجود برقرار کند.
من عاشق این ربویکرد واقع گرایانه و ظریف تو به مسائل هستم .خیلی دوسست دارم شهربانو.
نی لبک

Anonymous said...

راستی شهربانو جان
یه کاری بکن که بتونم به صدات گوش بدم ،مصاحبه رو میگم.من هر کاری کردم نتونستم به مصاحبه ات گوش بدم
نی لبک

Anonymous said...

نرگس جان این مسائل که گفتی متأسفانه فقط در فمینیستهای ایرانی دیده نمیشته. من به مراتب در فمینیستهای آلمانی هم مشاهده کردم.کلا در هر مسیری وقتی هدف بیشتر شعار دادن و ایدئولوژی گرای باشه و یک بعدی به پدیده ها نگاه کردن نمیتونه به نتایج مثبتی برسه.حلا فرقی نمیکنه در چه مسیری چه زنان و چه گروه های اجتماعی دیگر.

شهربانو جان من هم موفق نشدم تا به حال صدات را بشنوم. همه این لینگها کار نمیکنه.حالا باز منتظر میشم شاید در قسمت گفتگوها بتونم بشنوم.

سپیده

Anonymous said...

دوستان عزیز بزودی فایل مصاحبه شهربانو خانم رو براتون میذارم و می تونید براحتی دانلود کنید و برای همیشه فایل داشته باشید....و آن لاین نباشه و با هر برنامه باز بشه

Anonymous said...

dokhtare golam salam:
belakhare sedyaye mehrabanat roo shnidam va shere zibaayat raa. raasti maa oon estelaahe "minish" roo dar oon mooredi keh pesare khaan estefaade kardeh bood, estefaade mikoniim.

hamishe saalem va shaad baashi

Anonymous said...

بر روی لینک بالا کلیک کنید
وقتی داخل سایت مورد نظر شدید گزینه free
رو انتخاب کنید
بعد از زمان مورد نظر سایت لینک دانلود فایل میاد..

Anonymous said...

هرکسی که بلد نبود از سایت بالا استفاده کنه بگه تا توضیح بدم ..خیلی ساده است.

Anonymous said...

شهربانووووووووووووووو
صدات هم مثل نوشته هات شیرین و دوست داشتنی هست.لذت بردم.
نی لبک
مرسی بالاخره از طریق رپید شر گوش کردم به فایل صوتی.

Anonymous said...

خسرو عزیز : به نظر من همراه با فعالیتهای فعالان اجتماعی زنان باید روش تعلیم و تربیت نیز عوض شود . دختر و پسر را ازسنین هفت هشت سالگی از هم جدا می کنیم و به آنها می آموزیم که با هم تفاوت دارند و این یکی برتر از آن دیگری است .
مثل همیشه شما لطف دارید .

Anonymous said...

آرمین عزیز : پدر گرامیم. آن پسر خان اصطلاحات عجیب و غریب زیادی داشت که وقتی آدم برای اولین بار می شنید شوکه می شد . امیدوارم شما هم شاد سلامت باشید .
در ضمن آن ترانه را پیدا کرده و گوش کردم و اگر امشب فرصت کنم در ماهنی لار می نویسم .
شهربانو

Anonymous said...

سپیده جان : تا جائی که بتونم می نویسم . حرفهایمان نباید در پستوی خانه ها بپوسد . بنویسیم بلکه راهشگائی برای آینده ها باشد .
شهربانو

Anonymous said...

مامان صبا جان : احساست رو درک می کنم . از آن تلخ تر هم هست فکرش را بکن اجازه نداشته باشی با پدر و مادرت سلام و علیک کنی و اگر سر کوچه و خیابان یکی از آنها را ببینی باید راهت را کج کنی که با ایشون روبرو نشوی .
شهربانو

Anonymous said...

نرگس جووووووووونم لطف داری .
شهربانو