2006/12/31

برادر صدام یزید کافر


یادم می آید بعد از این که جنگ ایران و عراق تمام شد ، با دشمن دیرینه مان جی جی باجی ( خواهر قشنگ و دوست داشتنی ) شدیم و به هم گفتیم سن اؤلمه من اؤلوم ( تو نمیر من بمیرم ) راه کربلا باز شد . مادر شهیدی بود که با همه مصائبی که دیده بود دست از شوخی و طنز برنمی داشت . مدتی غیبش زده بود روزی که به چشمها دیده شد پرسیدم : حاجی خانم کجا بودید دلمان برایتان تنگ شده بود ؟

26 comments:

خاتونك said...

درسته به نظر من هم باید برای همه جنایت هاش محاکمه می شد. نه فقط برای یکی دو تا پرونده که در مقابل حمله به ایران و کویت و کشته شدن صدها هزار نفر کوچک به نظر می اومدن.
چه صحنه وحشتناکی بود صحنه اعدام
صدام. دل آدم عادی مثل من به لرزه در اومد. یعنی میشه دیکتاتورها و مستبدهایی مثل اون یه لحظه خودشون رو بجای صدام تصور کنن؟

Anonymous said...

سلام !
جدآ حق باشماست..من همیشه یکی از خوابهای وحشتناکی که از بچگی با من هست و هنوز هم می بینم این صحنه است که جنگ شده هواپیماها دارند بمباران می کنند و من با خانواده گیر افتادم و سر بازها هم به ما نزدیک می شوند و کم مونده ما رو دستگیر کنند .هنوز که هنوز من این خواب رو می بینم و همش بر می گرده به اضطراب های اون دوران .با اینکه شمال زندگی می کردیم ولی همه جا تحت تا ثیر جنگ قرار داشت .ودل همه هر روز می لرزید .یاد شهیدان این هشت سال هم گرامی.

Anonymous said...

عزیز قایاقیزی: دریالار مرکب اولا مشه لر قلم... میرزالار یازدیخجا دردلریمیز وار. ایهایی که نوشتید همه اش درست ولی من فکر می کنم که ما باید از گذشته ها درش یاد گرفته و ریشه این همه نفرت مد مریضی بنام صدام را ریشه یابی کنیم والا همان تراپدی ها ممکن است که حتی در ابعاد بزرگی دوباده اتفاق به افته. چند دقیقه قبل از اینکه اعدام بشه در جواب سئوال چرا ما را به این روز انداختید صدام جواب می ده که من ایرانی ها و امریکایی ها را ازبین بردم. چند ماه قبل هم در جواب قاضی دادگاه که به شیوه نشستنش اعتراض کرد کفت که ما اعراب همینطوری می نشینیم فقط فارس ها انطوری می نشینند .پسرش عدای هم در جواب سئوالی که انیهمه سلاح های شیمیایی را برای چه انبار کرده اید کفته بود که برای کشتن مگس ها و ایرانی ها. . چیزی که می خواهم بگم اینه که. زندگی و سیاست همچو بازی خیلی پیچیده ای است که باید قوانینش را شناخت و به موسیقی دیگران نرقصید. همان موسیقی زمان قبل از جنگ دوباره نواخته می شه و افسوس که خیلی هم هم به اهنگش می رقصند. بقول اذربایجانی ها " توی دان سونرا حنانی.... گو...... یاخارلار." حنای بعد از عروسی را به کو....... می مالند." شاد و سلامت و پایدار باشید. هله لیک سهند

Anonymous said...

شهربانوی عزیز همه خوب یادمان هست چه مصیبتی بر سرمان بارید و لحظه ای از وحشت موشکها و بمبها و از دست دادن عزیزانمان آرم نداشتیم. چه خوب که تو نوشتی کاش من قلمی به به شیوایی و دلنشینی تو داشتم که هر کلمه ات بر دلم جای میگیرد. چه خوب کردی که نوشتی و آری این پاسخ مصیبتهایی که بر هموطنان _ ما رسید نبود باید می ماند و پاسخ می داد و لحظه لحظه ی دردهای قربانیانش را حس میکرد. این پاسخش نبود!
سربلند باشی

Anonymous said...

به نظر من نکته مهمی در مجازات صدام هست اونم اینکه هیچ کس به واسطه -بزرگی- خودش یا بزرگی جنایاتی که کرده از پاسخگویی به قانون معاف نیست. باشه که بگم با خود اعدام به عنوان مدل مجازات موافق نیستم. یه نکته مهم تو نوشتت هست اونم این که به قول لمب و پادل هسته جنایت های بزرگ اینه که فرض کنی قربانی به کل با تو فرق داره.

Anonymous said...

کاملا باهاتون موافقم درک می کنم

Anonymous said...

منم دلم می خواست لااقل از کرده هاش پشیمان می شدولی به نظر نمی رسید.....

Anonymous said...

آرزوی همه بود که صدام برای همه جنایاتش محاکمه شه و حداقل ابراز پشیمونی کنه. ولی حیف، با این حال من خوشحالم که مرد.

Anonymous said...

خاتمی:
به رغم مرگ صدام هنوز کساني هستند
که مي‌توانند شاهد سياست‌هايي که عليه مردم ايران اعمال شد، باشند. بدون شک صدام يکي از بزرگترين جنايتکاران تاريخ بود، اما نه تنها از کشته شدن او، بلکه از مرگ هيچ‌ فردي حتي افراد جنايتکار خوشحال نخواهم شد.
به گزارش مهر، سيدمحمد خاتمي عصر امروز در حاشيه ديدار با اعضاي ستاد عملکرد ربع قرن فعاليت دانشگاه آزاد به خبرنگاران گفت: دنيا پس از تحمل 6 سال جنگ و خونريزي نياز به گفت‌وگو‌ دارد و افراط گراياني که هنوز در برخي نقاط جهان جولان مي‌دهند روزهاي آخر خود را سپري مي‌کنند.
وي خاطرنشان کرد: اميدواريم تا سرنوشت صدام سرمشقي براي ديگر ديکتاتورها باشد زيرا بدترين نوع سرنوشت، جنايت و ديکتاتوري است و بايد همان‌طور که خداوند انسان را آزاد آفريده اين امکان را فراهم کنيم که خود سرنوشتش را تعيين کند.

Anonymous said...

Salam Shahrbanou jan
saale no mobarak!
delam barat tang shode
daram barmigardam be weblogestan
miboosamet
NArges

Anonymous said...

سلام...
از ديشب كه صحنه هاي اعدام نرون زمان رو ديدم تا حالا باور كن حالم بده.من تا بحال صحنه واقعي اعدام نديدم...به نظرم با خونسردي رفت روي سكو ايستاد و وقتي شهادتين گفت اصلا لرزشي از ترس در صداش نبود انگار اونطرف درهاي بهشت در انتظارش باز شدن...من حتي نميتونستم اعدام اين خونخوار رو ببينم و در عجبم كه اون چطور تونست اينهمه ادم بي گناه رو قتل عام كنه...اميدوارم كمي از درد و رنج كساني كه در زمان جنگ مصيبت ديدن كم شده باشه...گرچه يك بار مردن براش كم بود و بايد حالا حالاها عذاب ميكشيد اما من فكر ميكنم چنين ادمي هيچوقت وجدانش بيدار نميشه تا درك كنه چه فاجعه اي بار اورده...شايد بهتر باشه بقيه رو واگذار كنيم به دادگاه عدل خداوند...

Anonymous said...

سلام شهربانو جان تمام چیزهایی که نوشتی کاملا درسته ولی خوب جنگ همینه دیگه و مقصر تنها صدام نبود ........... ومشابه این اتفاقات در عراق و برای خانوادهای عراقی هم بود و این خاصیت هر جنگیه.......... منهم از دیدن صحنه دارزدن صدام متاثر شدم ....چه فرقی بین آدم کشی صدام و صدام کشی آدمها بود؟؟نفس موضوع یکی بود!!!!!!!

Anonymous said...

سلام. همین قدر که توی وبلاگتون اون روز های و ظلمی که بر مردم ما رفته یاد آور شدید ارزشمنده ولی اونهایی که باید نامه مینوشتند و شکایت تنظیم می کردن کجا بودن؟؟ صدام اعدام شد در حالی که تا لحظه ی آخر مثل قهرمانان شعار میداد!!! اون همه جنایت کرد ولی در محکومیتش اسمی از اون ها که دل ما رو خون کرده نیومد

Anonymous said...

دوستی داشتم که صدام را دوست میداشت همونقدر که بمب شیمیایی را.

Anonymous said...

دوستان عزیز : صبا جان ، مینا جان ، حاجی کزینگتون عزی ، سهند عزیز ، خسرو عزیز
فقط می توانم بگویم که از اعدام عجولانه اش دلخوش نیستم باید می ماند و مرحله به مرحله محاکمه و جوابگو می شد . کاش حداقل به آن مرحله می رسید که مشوقانش را لو می داد .
شهربانو

Anonymous said...

رامیلا جان : تعجب می کنم از دوستی که از صدام خوشش می آمد .
شهربانو

Anonymous said...

باهات موافقم
اما هر چي فكر مي كنم چه بلايي بايد به سرش مي آوردن تا انتقام اون همه جنايت ، اون همه بي رحمي ، اون همه تظاهر به قدرت پوشالي ، اون همه رعب و اون همه ترس ، اون همه حيوانيت و اون همه بي وجداني و... رو بشه ازش گرفت ، مغزم غفل مي كنه
نمي دونم چي بايد بگم
فقط براي ملت خوبم و مردم دنيا آرزو مي كنم كه ديگه چنين موجود وحشي رو به خودشون نبينن
آمين
.
.
.
يا علي

تـــــرنـــٌــــم said...

سـپاس شـهربانوی عـزیز

Anonymous said...

شهربانوی عزیزمن ! طوطی، هم زیباست هم نازک دل و مهربان. دیدی چه زور دل شکسته میشود؟ از بس دلش پرمهر و پاک است

Anonymous said...

عزیز قایاقیزی: اگر در قطب شمال دو پنگوین بین یخها گیر کنند از سرتاسر جهان صد ها نفر به کمکشان می شتابند. اما 10-15 سال بعد از بمباران شیمیایی کردها در حلبچه فقط یک نفر--- تکرار می کنم قفط یک نفر.. انهم یک خانم دانشمند انگلیسی از منطقه جلبچه دیدر کرد که من برنامه اش را از تلویزیون دیدم. ایشان صحنه هایی را نشان دادند که فقط در فبلم خای تخیلی می شه انقظارش را داشت. مردان قوی هیکل بعد از دو قدم راه رفتن به زمین می افتادند. بخاطر اختلال در ژن--- ژنتیک میوتی شین--- نوزادانی به دنیا می آمدند که بعضی از اعضای داخلی شان در بیرون بود. مردی را نشان داد که با پتویی دهانش را پوشانده بود
وقتی را پتو را کنار زد یه غده تقریبا 10 کیلویی از لبش اویزان بود. این خانم می گفت که دولت های اروپایی نمی خواهند که در باره خطرات آینده این سلاح های شیمیایی تحقیق کنند زیرا که خودشان آنها را به صدام داده بودند. بد بختی اینجاست که روشنفکران ما برده وار همه اش از تمدن غرب و وحشی گری شرق حرف می رنند خیلی هم دلشان می خواهد که به اصطلاح آدمهای معقول و روشنفکر و بی طرف خطاب شوند. پس اعدام صدام بخاطر سر پوش گذاشتن به جنایات انهایی بود که در همه مدت جنگ 8 ساله ازش پشتیبانی می کردند.

سهند

Anonymous said...

مهربانم
صدام رفت اما ایزوله ها ماندند تا رنج سالها را با خود به دوش بکشند

Anonymous said...

سلام
صدام مطمئنا اون دنيا به حسابش خيلي دقيق رسيدگي ميشه مثلا زنده ها هستن كه اين صدام اون جور كه بايد براشون عبرت نشد

Anonymous said...

سلام شهربانو جون
پيشاپيش عيدت مبارك
به روزم
يا علي

Anonymous said...

سلام شهربانو جون
پيشاپيش عيدت مبارك
به روزم
يا علي

Anonymous said...

سهند عزیز : از این همه ستم دل آدم به درد می آید .

Anonymous said...

نیما مینوی عزیز با تشکر از شما خواستم در وبلاک خودتان کامنت بگذارم . اما نوشته ام ارسال نشد .
شهربانو