اول صبحی از خانه خارج شدم . سر راهم از داروخانه آسپرین خریدم و یک جلد آپوتئکن اوم شاوو برداشتم و به طرف ایستگاه اتوبوس رفتم. پس از پنج دقیقه اتوبوس رسید و سوار شدم. قرار بود سر راه دویسبورگ هاله و صالیحا و اورزولا و انار خاتون هم به من ملحق شوند. مقصد عیادت از پینار بود.روی صندلی نشسته و آپوتئکن اومشاوو را ورق زدم . این مجله هر ماه دو بار منتشر می شود و مخصوص داروخانه است و به صورت رایگان در اختیار همه قرار می گیرد. مطالب مفید و خواندنی دارد. سرگرم خواندن بودم که صدای سلام به گوشم رسید سرم را به طرف صدا برگرداندم .
No comments:
Post a Comment