2007/06/26

مادرشوهر و عروس


دیشب گلشن مهمانم بود . وقتی این بانوی سالخورده پیش من است متوجه گذر زمان نمی شوم . با هم به گذشته ها سفر می کنیم . گاهی می گوئیم و می خندیم و زمانی دردهای کهنه دلمان را می سوزاند و های های گریه می کنیم . دیشب حالش خوب نبود می گفت و می گریست . برای اینکه دلش باز شود کامپیوتر را باز کردم واو را به وبگردی دعوت کردم .

متن کامل

وبلاک بدون فیلتر من برای هموطنان داخل کشور

17 comments:

Mehnan said...

با سلام وتشکر از ایت وبلاگ مفید واشعارواون صدای خوبتان از رادیو
من بارها مطالبتان را خوانده ام
جای سئوال اینجاست ایا تابهال فکر کردید که چرا همیشه گلایه از
مادر شوهر
مادر زن
خواهر شوهر
جاری
وصحبتی از
پدر شوهر
پدر زن
برادر زن
وحتی با جناق
نیست هر چند میگن باجناغ که فامیل نمیشه واونهم ازعلاقه است بعد این حرف هم خنده وشادی را چاشمیش میکنن.
شاید هم این یک امر ذاتی باشه باذات هم که نباید جمگید بهتر نیست بهاش منطقی کنار امد
شاد باشید

Anonymous said...

دیار یار دبستانی عزیز : من هم از لطف شما تشکر می کنم .
جائی که آقا شوهر در صدر ستم نشسته جائی برای شکوه از پدرشوهر و برادر شوهر نمی ماند .
در مورد پدرشوهر همین کافی است که آدم بگوید رحمت به کفن دزد قدیمی .
وقتی از زنان گلایه می کنم علتش این است که از ما زنان انتظار دارم در روش تعلیم فرزندان پسر و دخترتجدید نظر کنند و به نظرم این بهترین راه است اما در مورد باجناق اقا شوهر ما از باجناقش متنفر بود چون او اهل کار و زندگی بود و طبیعی است ذکر خیرش می شد و آقا شوهره نمی توانست تحمل کند و بدگوئی می کرد .
شهربانو

Anonymous said...

هر آنچه می بینیم ، از جنس خودمان است. از ماست که بر ماست اگه پدر شوهری هم انسان خوبی نباشه از اشتباه تربیتی مادری بوده!

Anonymous said...

يك دوست آذري كه از مادر شوهرش فراوان رنجيده بود يك روز بهم گفت ميدوني چرا مادر شوهرم اينكارا رو ميكنه؟ چون خودش خيلي ازدست مادر شوهرش عذاب كشيده و حتي كتك خورده! دركش براي من مشكله. فكر ميكردم كسانيكه ستم ديدن حال ستمديده رو درك ميكنن. اما ظاهرا انتقامجويي غريزه قويتريه.

سامان said...

خدا هیچ انسانی را محتاج دیگری نکند .
حتی بدترین انسان را محتاج بهترین انسان.

Anonymous said...

شهربانو جانم ...دعایتان را برای خودم تکرار کردم ...

چند بار....آرامم کرد ...چون ترس شما را دارم ...

راجع به خدا...من هم حالا مثل شما فکر میکنم .به همر پروردگار و عشقش اعتقاد دارم

میبوسمتان

معصوم said...

سلام شهربانوی مهربان مدت مدیدیست مطالب زیبا و جذاب شما رو میخونم و همیشه از قلم دلنشین تان لذت میبرم از نوشته هایتنان درس ها آموختم حتی در دنیای مجازی و بدون حضورتون آموزگار متبحری هستید
به وبلاگتون لینک دادم لطفا به من سربزنید
پیروز باشید

سامان said...

سلام بر شهربانوی عزیز
لطفاً نگاهی به آدرس زیر بیندازید گفتم شاید برایتان جالب باشد:
سرکشی در کودکان و زنان:
http://sharabkhane.blogspot.com/2007/06/blog-post_7931.html

urmu gızı said...

selam hem getar ellerize saglik chokh gozel yazisiz yazdixlariyzi keyfinnen oxuram.amma gaynanalarin hamisi pis deyil mehebetle gaynanalarda var ve variyde.damadlarine ve gelinnerine seven.ulutanrim yaxcilarin her zaman yaninda olsun.sizinde bele . aysuda

Anonymous said...

معصوم جان از محبت شما تشکر می کنم . من هم شما رو لینک کردم . به وبلاکتان هم آمدم و هر چی خواستم پیام بنویسم نتونستم و دوباره پاک شد .خیلی می بخشید .
شهربانو

Anonymous said...

اورمو قیزی عزیز : سیزی تانیدیغیم اوچون سئویندیم . البت کی قاینانالار و گلین لر و ... هامیسی پیس دئییرلر . بوردا بیرسینی یازمیشام کی گلین الیندن چوخ ظولوم چکیب . فقط یازیرام کی اوخویاق بلکی بئله بیر عادتلری گرتورمویاخ . امیدیم وار کی هامی میز رحم گؤیول اولاق . نه جاوانا و نه ده قوجایا آجی دیل لیک ائیلیاخ .
من ده سیزی لینک ائله دیم . بیلمیرم نییه بو گون هر نه پیام یازیرام سیلینیر . سیزین کامنتیزی هئچ آچا بیلمه دیم اونون اوچون بوردا یازدیم .
شهربانو

Anonymous said...

سلام شهر بانو جان
بار دیگر مسرور شدم از دیدن کامنتت.پس هنوز به من سر می زنید جای خیلی خوشحالی برای من دارد .تا الان از وقتی که با وبلاگتون اشنا شدم همه ی پست هاتون رو خوندم و می خونم .
ترانه ی امروز رو هم گوش کردم و درد دل گلشن رو هم خوندم.من هیچ وقت با مادر شوهر زندگی نکردم .البته باید بگم ایشون هم همیشه اعتقاد دارن که همین ارتباط از دور حفظ بشه تا احترام دو طرف پا بر جا باشه .من خیلی دوستش دارم و اونم برام خیلی ارزش قائل هست .و اگر روزی به کمکم احتیاج داشت مطئنم که ازشون نگهداری خواهم کرد .البته من فکر می کنم خیلی از مسائل هست که رابطه ی بین مادر شوهر و عروس رو رقم می زنه .در دوران شما دید نسبت به عروس جور دیگه بود و می دونم که خیلی ستم ها بهتون روا شده .همانطور که مادر من هم از این ستم ها مستثنی نبوده .وقتی درد دلهای شما رو می خونم من همیشه یاد مادرم می افتم . !
براتون از صمیم قلب ارزوی موفقیت می کنم شهر بانوی عزیز.خیلی برای من مورد احترام هستید.

Anonymous said...

من نمی دونم چرا ادرس وبلاگم نیوفتاد اینجا می گذارم دوباره
چون می دونم یک مینای دیگه هم اینجا دارید.
www.zirenouremahtab.persianblog.com

Anonymous said...

سلام شهربانو جان
ببین به نظر من در هر زمانی هم عروس خوب هست هم مادر شوهر خوب...البته قدیما مادر شوهرا فرمانروایی میکردن ولی با این حال هنوزم از اون مادر شوهرها باقی مونده.آقا اصلا چه کاریه!!!سری که درد نمیکنه دستمال نمیبندن که...اصلا چرا شوهر کنیم که این مشکلاتو هم داشته باشیم.در ضمن من هر دفعه با کلی زحمت میام اینجا و مطلبهای شیرینتو میخونم و لذت میبرم.چرا وبلاگات فیلتر میشه آخه؟؟؟؟

Anonymous said...

سلام شهربانو جان
بدلیل مشکلاتی از بلاگفا خداحافظی کردم
آدرس جدید من این است
گل باشی نازنین

خاتونك said...

این دعای همیشگی مادر بزرگمه :خدا آخر و عاقبت همه رو به خیر کنه.

اقاقیا said...

شهربانوی گلم
مرسی بابت تذکرت
یه بار دیگه برو تو کامنت وبلاگ جدیدم ببین چه پیغامی میده
باید مشکلش حل شده باشه
می بوسمت