2009/01/16

وقتی خدا تنها بود

یکی بود یکی نبود ، زیر گنبد کبود فقط خدا بود و خدا بود و خدا بود. خدا که تنها بود جهان هم زیبا بود. خدا که هنرمندی چیره دست بود از تنهائی حوصله اش سرآمد وخواست تابلوئی بکشد. قلم به دست گرفت و آب و کوه و دشت و جنگل کشید.بعد از تمام شدن تابلو چند قدمی عقب رفت و دورنمایش را تماشا کرد و از هنرش خوشش آمد.

*

متن کامل

وبلاک بدون فیلتر

*

اسراییل عزیز ،تو بهترین و عمیق ترین انگیزه و احساسات را به خردسالان ساکن غزه دادی تا بکوشند در آینده انتقام بگیرند و باز دنیا حتما می پرسد : چگونه کسی حاضر می شود خود و هواپیما را به ساختمانی بزند ، چگونه دینی ست که کسی حاضر است بمب به خود ببندد و خود را به کشتن دهد شاید نفراتی از دشمن را بکشد !اسراییل عزیز ،اگر به جهت هولوکاست مظلوم بودی ، الآن بدلیل هولوکاست آفرینی ، منفوری !اسراییل عزیز ،ممنونم که به من کمک کردی از تو متنفر شوم .

3 comments:

عمو اروند said...

بیکاری خیلی کار دست آدم‌ها می‌دهد

Anonymous said...

فردایی که امروز ساخته می شود .مردانی که نمی دانند که دارند دیکتاتورهای کوچکی برای فردا می سازند.
موفق باشی

Anonymous said...

خواهش مي كنم شهربانو جان.... هر چه خواستي بردار عزيزم...