
دیشب برف بارید. هم اکنون نیز برف می بارد. ولایتمان سفید سفید است. چقدر زیباست این سفیدی.
برف سفید ، قار دوشاب مادربزرگم را به یادم می اندازد.
*
قار : برف
دوشاب : شیره انگور
*
مرحوم دبیر تاریخمان وقتی می خواست به کسی بگوید لوس نشو و ادا درنیار ، با خشم می گفت : « دوشابلانما گؤروم.»
*
4 comments:
شب بخیرخوش بحالتان که داریدبرف میبینیدتوشهرماسالهاست که برف نیومده میترسم اخرسریادم بره که چه رنگ وبویی داشت.دلت گرم سرت خوش باد...محمود
زمستان است....
سلام ...
مادرم که او هم دختری متولد ماکوست، با خواندن این نوشته ها به آن دوران رفت و کلی برایش جالب بود و بعضاً هم آغلامالی! من هم می خوانم م برایش می برم تا او هم بخواند. موفق باشی و پایدار
سلام ...
مادرم که او هم دختری متولد ماکوست، با خواندن این نوشته ها به آن دوران رفت و کلی برایش جالب بود و بعضاً هم آغلامالی! من هم می خوانم م برایش می برم تا او هم بخواند. موفق باشی و پایدار
Post a Comment