هوا گرم و آفتابی بود. فرصت را غنیمت شمرده از خانه بیرون آمدم . زمستانی سردی داشتیم و بهار با ناز و غمزه شروع شده است و فردا نیز از قرار معلوم باران خواهد بارید. برای پیاده روی و قدم زدن زیر آفتاب گرم و دلنشین بهاری ، لب رودخانه رفتم. گلهای ریز و درشت دور و بر رودخانه با موسیقی ملایم باد به رقص آمده بودند. مرغابی ها همراه جوجه هایشان لب رودخانه مشغول دانه چیدن و شنا بودند. کنار استخر کوچک ، روی نیمکتی نشستم . دقایقی نگذشته بود که پسرکی با سوتی بر لب پیدا شد .
2 comments:
خوشا به حال پيرمرده كه از عشق چنان پيرزني برخوردادر بوده.
عاشقها هميشه خود را بازيچهي معشوقها ميكند!
سلام شهربانو جان
اینجا هم امسال هوایش عالیست
یه جور خاصی زیباست
امروز با فیلتر شکن به بولاگ اصلیت آمدم
آدرس من عوض شده مثل اینکه بعد از فیلتر شدن اصلاح نکردی
http://yariy0ll.wordpress.com/
Post a Comment