همه دور سفره هفت سین می نشستیم و منتظر تحویل سال نو می شدیم. کتاب قرآن نیز سر سفره هفت سین جای مخصوص خودش را داشت. پدرم چند روز قبل از عید اسکناس های پنجاه یا بیست ریالی نوی نو را از بانک ملی می گرفت و لابه لای صفحات قرآن قرار می داد و بعد از تحویل سال ، به هر کدام از ما یک سکه نوی تا نخورده ، به نام پول تحویل می داد.بعد از تحویل هم همگی به خانه پدربزرگ می رفتیم . بعد از جمع شدن بچه ها و نوه ها ، پدربزگ قرآن کهنه و قدیمی اش را باز می کرد و از لای کتاب ، اسکناسهای بیست یا پنجاه ریالی را درمی آورد و به هریک از بچه ها و نوه هایش یکی می داد.
**
**
به نقل از دختر همسایه و عمو اروند ، شنبه ۸ فروردین برابر با ۲۸ مارس قراره که ۱۰۰۰ شهر در دنیا تمام لامپهاشون را در بین ساعت ۸.۳۰- ۹.۳۰ شب خاموش کنند ....و در صورت امکان دیگر وسایل برقی مثل کامپیوتر ...
6 comments:
شهر بانوی عزیز وقتی با قلم شیوایت از نوستالژیها مینویسی فقط و فقط آه است که از نهاد بر میخیزد و حسرت اینکه چرا قدر آنروزگاران را ندانستیم و ایکاش توان رجعتی بود
شاد باشی و سبز
یاد قدیما به خیر شهربانو، خدا عمر طولانی به عزیزانت بدهد
شهربانوی عزیز خیلی کیف کردم از خوندن این نوشته ات تو حافظه خیلی قوی داری این بازی اسم شهرت رو اصلا یادم نبود:-) الان هم فقط یه راه برای من هست که پسرم رو از کامپیوتر دور کنم اون هم همین بازی نقطه نقطه هست
من عاشق سیزده بدر بودم اما روز بعد اصلا قبراق نبودم خیلی زور داشت که ۱۴ فروردین هم تعطیل نبود ..بعضی که میبایست کمبود مشقهای عیدشون رو هم شب سیزده بدر بنویسند :-)
ممنون از لینک ...:-X
sale no bar shoma va khanevadeh mobarak bsheh aziz
negahyno
شهربانو سادات سال نو بر شما و خانواده گرامی
مبارک
سال خوش و پر برکت و پرباری را آغاز کنید . و در دعاهای خود مرا هم یاد کنید
. التماس دعا
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
/بر در دل روز و شب منتظر یارباش
. بایرامیز مبارک
**شهربانو خاتون منم چقدر دلم میخواد یه روزی ببینمت. خیلی دوستت دارم:)
نازخاتون
Post a Comment