آن روز من و لیلا و نیلوفر ، همراه شدیم وبرای دیدن دوستی که تازه دخترش ازدواج کرده و راهی خانه بخت شده ، جهت یئر بوشلوغو به فلان ولایت در آن غربتستان سفر کردیم تا بگوئیم :
- یئری بوش دو بوش اولسون ، گئتدیغی یئرده خوش اولسون / جایش خالی است خالی باشد ، هر جه که رفت خوش باشد.
صحبت از این در و آن در شد و به مهریه رسید . لیلا پرسید : مهریه دخترت چقدر شد ؟ تا دوستمان جواب بدهد نیلوفر جواب داد که ای بابا مهریه را کی داده کی گرفته ؟ دوستمان قاه قاه خندید و گفت : مهریه را دامادم داد و دخترم هم گرفت. اولش فکر کردیم شوخی می کند .
20 comments:
che fekr khobi kard dostton kash mishod hame on ganonai hemayat vagheii az khanvade aro behmon bedan va in mehrie maskhare nadada ro begiran.
vali to mamlekat ma hamishe entekhab bad va badtare behar hal bodan mehrie behtar azx nabodaneshe.
khobi khodet shahrbanu jonam?
salam shahrbanooy aziz
agar in dooste shoma irn zendegi nemikonand ke vaghean mehrieh be adrdeshan nemikhorad, har chzi ke dasheth bashhand nesf msihavad va digar negarani nist, agar iran bashe ke ghazieh fagh mikoneh.
shaad bashi
منهم فکر میکنم بهتر بود قانون ما عوض میشد و زن و شوهر سهیم در اموال هم بودند بعد از جدایی. به جای این مهریه که به نظر من اهانت هست به شخصیت زن
سلام خانم
راستی هز گز به این فکر نکرده بودم که با خواندن نوشته زیبایتان به این موضوع فکر کردم .
راستی چرا خانمها حقشان است که مهریه داشته باشندیا بگیرند؟
چرا ادعا میشود که پس از طلاق باید بچه را به مادرداد؟ در اینصورت حق پدری چی میشود مگر فرق میکند که بچه پیش پدر باشد یا مادر ؟
چرا وقتی مادر حضانت بچه را میگیرد باید پدر حق حضانت بدهد ولی مادر نه ؟
مگر وقتی خانم کارمند است حقوقش را به همسر میدهد؟ ) البته بعضی ها به ندرت میدهند ولی اکثریت ن]( این حق ها از کجا ناشی شده است ؟
زمانی که خانمها کارشان فقط خوردن و خوابیدن و خرج کردن است در حالیکه مرد با هزاران مشکل جان میکند و مخارج همین خانم را در طول زندگی میپردازد دیگر چه حقی جا می ماند؟
زمانی که مرد تمام کوشش اش میکند و حقوقی میگیرد که در طول زندگی خانم در حد امکان خرج کند و با هم خرج میکنند و میدانید که 99 درصد آقایان شاید نتوانند مثلا در طول 5 سال از قرار ماهی پانصر هزارتومان که کلا میشود بیست و پنج میلیون تومان که میدانید همه آنها را هم خرج میکنند حال که میخواهند جدا شوند خانم مثلا ادعای 2000 سکه میکند !!!! واقعا در این مورد چه حقی ایجاد شده است ؟
مگر اینکه قبول کنیم دختر ها را میفروشیم و احمقانه تر این که میدانیم هیچ کس ، حد اقل 99 درصد مردها این پول یا سکه را در یک عمر که نه بلکه در 50 عمر هم نمیتوانند داشته باشند .
این حق ها از کجا ناشی میشود؟
اصلا مردها حقی ندارند؟
در مورد زن دوم هم که همیشه خانمها مقصرند همیشه خانمها بودند که با ازدواج مجدد موافق بده و ازدواج کرده اند و شاید هم مرد را از راه بدر کرده اند والا اگر خانم راضی به ازدواج مجدد نباشد چه کسی مجبورشان میکند؟
در هر حال خیلی دلم میخواهد که در این مورد کمی صحبت کنید که این حق ها از کجا ناشی میشود ؟
راستی راستی باورتان شده است که همچین حق های ناروائی وجود دارد؟ بعدش هم بدون دفاع مردها ، میدان را خالی دیده بعضی از خانمها می تازند و شاید هم واقعا باور میکنند که بل......ه
با تشکر
رضا
ای شهربانوی ناز
چی برات کنم راز و نیاز؟
همین دیروز آتیش به جونم زدی و گفتی:«در ضمن من یکی از خوانندگان پر طرفدار بلگ نیوز هستم» و منم گفتم :«شهربانو، حالا انقدرها هم طرفدار بلاگ نیوز نباشی برای اعصاب من بهتره» و تو هم گفتی:«وای شاهین عزیز ، حالا طرفدار بلاک نیوز می مانم و موجب رنجش خاطرتون نمیشم به خدا»
و منم بهت گفتم: «دختر! زخم قلب منو انقد باز نکن. میخای زیادی طرفدارشون باشی خوب باش، که خوش به سعادتت ای بلا به جونت نیفته!»
حالا ببین چی شد! اومدن جلوی ورودمو به بلاگ نیوز با شناسایی آی-پی گرفته اند!! چرا؟ چون تو خط اونا نیستم و از من خوششون نمیاد از بس که دمکراتند.
فعلن خاطرت را بیشتر نگران و از ظلم ناراحت نکنم!!
از راه دور میبوسمت
نه یه مقدار شاید خرابکاری شده باشه البته من همچنان میگم که
تو خط اونا نیستم و اونا هم از من خوششون نمیاد و سنگ اندازی میکنند از بس که دمکراتند، ولی شاید این تصورات در مورد آی-پی زیادی تصوریه. ببین خودت به بلاگ نیوز دسترسی داری؟
زمانی که خانمها کارشان فقط خوردن و خوابیدن و خرج کردن است در حالیکه مرد با هزاران مشکل جان میکند و مخارج همین خانم را در طول زندگی میپردازد دیگر چه حقی جا می ماند؟
از کامنت جـناب "رضـا"ـ
آقای محترم
لـطف کـنید در یکی دو جمله برای من نادان بنویسید، شما(ی نوعی) که از صبح تاشب سرکار هستید و پول در میارید، کی به زندگیتون رسیدگی می کنه ؟ غذارو کی آماده می کنه؟ بچه ها مریض شدن کی نگهداری می کنه؟ میهمان دعوت می کنید کی پذیرائی می کنه؟ کی زندگیتون رو مرتب(شستن،پختن، تمیزکردن...) نگه می داره؟
خدای نکرده شما که هـوا نمی خورید!؟
تمام روز رو هم طبق گفته خودتون منزل نیستید
مشکل این حرفها اصلـن از اونجا شروع شد که آقایونی احتمالـن مثل شما فقط بدلیل اینکه قدرت مالی در دستشون افتاده شروع کردند زورگفتن به زن جماعت که در عمل و حقیقت نیمه دیگر و کاملـن هم برابر زندگیشـون هست
بـبخشید ها اگر واقعیت تلخ بود
کیانوش
سلام آقا کیانوش
خوشحالم که حد اقل شما توانستید به یک سوال جواب دهید با اینکه بقیه سوالها را کنار گذاشتید لابد آنها را تائید کردید والا فکر نمی کنم سانسور کرده باشید و یا مثل بعضی ها از داخل چند جممله تکیه به یک حرف بکنید .
اما جواب سوالتان : مبنی بر اینکه چه کسی غذا می پزد و یا چه کسی پذیرائی میکند !!؟؟
البته که اصولا باید خانمها پذیراوی یا بپذند که در این دوره و زمانه برای آن هم اعتراض شده و بنام کمک در خانه هر دو نفر )زن و شوهر ( مشترکا انجام میدهند و شاید شما فراموش کردید که اگر این خانم در جائی به این اندازه کار کند ( که شمااو را بعنوان کارگر حساب کردید) چقدر دست مزد میگیرد که این آقایان آن را به این همسران خوب نمی پردازند ؟
زمانی که در آمد یک فرد (آقا 500000 تومان است با اینکه خودتان اشاره کردید با هزار مکافات آن را در می آورد چظور این خانم ادعا میکند که این آقای در عرض مثلا 2 سال زندگی باید 2000 سکه برای ایشان بدهد و حق مسلم خود میداند و هر گز هم در مورد حق آقایان اشاره ای نمی شود . و ممکن است که به همان فرضیه افرادی زن ذلیلی مثل شما چنین فکری داشته باشید. خوشحال میشوم اگر خواستید جواب بدهید کل نوشته را مطالعه و جواب دهید والا همه شعار میدهند !!!!
با تشکر
رضا
با سلام دوباره
من نمیدانم کیانوش اسم هانم است یا آقا در هر حال ضمن عذرخواهی موفق باشید
رضا
ای وای شاهین دلنشین نازنین
خیلی متاسف شدم و فکر می کنم مشکل از آی پی باشد نه مخالفت با ورود شما . کی از شما خوشش نیاید ؟ لطفن یک بار دیگر امتحان کنید
متاسفانه من در بلاک نیوز عضو نیستم و دسترسی ندارم فقط لینکها رو می خونم .
شهربانو
کیانوش عزیز
این را هم اضافه کنید وقتی خانم بیرون از خانه نیز کار می کند نور علی نور می شود . اقا و خانم که هر دو از سر کار برمی گردند ، آقا سیگار بر لب امر و نهی می کند و خانم با عجله کارها را روبراه می کند تا جناب آقا که ماشالله خیلی زوقوننو است راحت تر لم بدهد . با کل نظرت موافقم
...
آقای رضا
پس از طلاق بچه به پدر می رسد پس حق مادری چه می شود ؟ می گوئید چه فرقی دارد که بچه به پدر برسد یا مادر پس چرا در این صورت بچه به مادر نرسد ؟
اگر حق را در تسلط بر جان و مال و روح و قلب زن معنی می کنید البته که به این نا حق رسیده و به خود اختصاص داده اید .
بله که نه تنها باور می کنیم بلکه می دانیم .
میدان را نیز خالی ندیده ایم بلکه از میدان دربسته و حصارکشیده روزنه ای یافته ایم تا حرفمان را بزنیم .
چرا باید به مردانی که روشنفکر و منصف هستند لقب زن ذلیل بدهید ؟
شهربانو
کیانوش عزیز
خوشحالم که حساسیت به این موضوع دارید ولی در مورد سوالتان هیچ مردی نگفته است که مادر حق دیدن بچه را ندارد ولی فرقش این است که اکثر خانمها نه بخاطر بچه بلکه بخاطر پولی که بعدا بعنوان حضانت بچه از همسر سابق مدعی میشود در حالی که اگر پدر خودش بچه اش را نگه دارد لازم نیست پولی به این خانم بپردازد و اگر آقا حضانت داشته باشد از خانم دیناری مطالبه نمی کند .
فرقش را متوجه شدید؟؟؟؟؟
زنده باشید
رضا
خواهرم شهربانو خانم
با سلام و عرض ادب ، شاید هر خانمی را به نفس خود می سنجید ، فکر میکنم خانم خوبی باشید ولی هر گز به خیانت های یک خانم هم اشاره کرده اید ؟
من جزو خوانندگان پرو پا قرص نوشته های شما هستم شاید بتوانم به جرات بگویم که مشکلات خانمها را شاید بیشتر از شما میدانم و اگر اولین نوشته ام را خوب میخواندید متوجه میشدید که من منظوری نداشتم واقعا تنها امروز به این فکر افتادم و راستش را بخواهید همچنانچه با خواندن ج.ابیه و تائید کیانوش عزیز و عدم توجه تان به نوشته های من منو متاسف کرد تا جائی که دیگر به گفته هایتان تنها بدیده مرد ستیزی نگاه میکنم نه بعنوان یک نظریه منطقی از یک نویسنده !!!!! دوباره میگویم از روزی که می نویسید تنها یک بار هم شده است که از خانمهائی که مرتکب خیانت میشوند صحبت کنید ؟ و یا حداقل بین آقایان ولو کم فرقی قائل شوید؟ مثلا در نوشته هایتان بنویسید اکثر آقایان . همیشه یا به آقایان توهین کردید و یا از خیانت های خانمها در گذشتید .کسی هم مثل من مشکل و معظلات بعضی از خانمها را منکر نمی شود ولی بهتر نیست که شما هم عادلانه قضاوت کنید تا شائبه ای مثل مردستیزی و( شاید هم بخاطر شکست زندگیتان) غیره به ذهن خطور نکند ؟ در هر حال از بنظرم بهتر است که انسان منصف باشد تا ستیزه گر
شاد باشید
رضا
سلام..شهربانوی مهربان
خیلی خوب می نویسی..
باشا..مین یاشا...آزاد یاشا
شب و روز همگی بخیر
خدمت جناب رضا
راستش من همیشه معتقد هستم اگر کسی بتونه واقیت رو بـبینه دیگه اهمیت نداره که زن هستش یا مرد... مـن البتـه زن هســتم
نوشته دوم خود شـما در تناقض با نوشته اولـتون هسـتش و این طریق درست بـحث و گـفتگو نیسـت و فـقط کار رو به کل کل های بی نـتیجه می کشـونه
اگر فـقط به قسـمتی از نوشته شما اشاره کردم به این دلیل نبود که باقیش رو نـخونده بودم . . این قسـمت رو انتـخاب کردم چـون تـقریبا بـهترین (بـدترین) حالت مـمکن بود که شما سـعی در تشریحش داشتید، اینکه مــرد (مظلوم)تمام روز بیرون کار می کنه و زن (البته که ظالم و پر توقع)در منزل می خوره و می خوابه و توقعات بی جا هم (احتمالاً مثل برابری حق و حقوق)داره
توی همین مثال یکطرفه شـما سعی کردم بهـتون یادآوری کـنم که کار منزل هم کار هستش و دید شـما در این نوشته کاملاً یکطرفه و غیر مـنصفانه است. برای همین کارمنزل که شما اصلاً در نوشته خود به حسابش نمی آورید... دیگران آدم استخدام می کـنند و بـهش پــول میدن. . . تو کشوری که من هستم بااین پـول میشه زنـدگی چرخوند(اگر اجاره خونه رو کنار بذاریم)ـ
یعنی اگر مردی قرار بود برای انجام کارهای منزل که در هیچکجای دنــیا و در هیچ قانونی "وظیفه" زن تعیین نشده و نیسـت پولی پرداخت کـنه دیگه قادر به چـرخوندن روزمره خودش هـم نخواهد بود چه برسه که بابتش پز هـم بده و منت هم بذاره
امیدورام دیگه لازم به توضیح نباشه که این "کار خونه برای زن و کار بیرون برای مرد" در چهارچوب تـقسیم کار در زندگی بوجود میاد ...یعنی بدلایلی مرد مسئولیت بیرون رو بعهده میگیره و زن مسئولیت داخل رو که هـیچ دست کمی از مسئولیت بیرون نداره و در رابطه با زنهائی که کارمند هسـتند که ورق بــدجوری به ضــرر آقایون بر می گرده!!! چون بر خلاف چیزی که شما در نوشته دومتون اشاره کردید در خانواده هائی که هـم زن بیرون از منزل کار می کنه و هـم مرد وظایف داخل منزل به نــدرت بـطور مساوی تـقسیم میشه. . . چنانچه حـقوق زن هـم اتفاقاً برخلاف گـفته شـما بندرت برای خـودش باقی می مونه
بـه نکات دیگری که نوشـتید اشاره نـکردم ! چـون اون بحث ها پیچیده تر هستش (در حد جریان اول مرغ بوده یا تخم مرغ)و زمان زیاد میطلبه که مـن نـدارم. . .البـته شهربانوی عـزیز پاسخ درخوری داده
نکته دیگه این که من فـقط یک کامنت در پاسخ شما نوشته بودم و شما پاسخ کامنت "شهربانو" رو خطاب به من نوشتید
کـیانوش
شهربانوی مهربان....سلام
خوب می نویسی...
تنهائیان...غریب بودن
خیلی سخته...
یاشا
گاهی اوقات لازمه ببخشی گاهی هم لازمه بگیری. شرایط حکم می کنه که چه انتخابی داشته باشیم/گاهی به بدترین مرد دنیا می توان مهریه را بخشید و از بهترین مرد دنیا مهریه سنگین گرفت
تو مهربان گل منی
داوود گرامی
قرار نیست من در این کامنتـدونی برای سـرنوشت کلیه بچه هائی که پدر و مادرشون طی طول تاریخ از هم جدا میشـن یا شـدن و تمام زوج هائی که قرار و مدار مهریه میذارند تـصمیمات کیلوئی بـگیرم
همونـطور که اشاره کردم که این بـحث ها پیچیده هسـتند و زمان زیاد می برند...من شاید روزی ده-بیست دقیقه بتونم بیام توی وب
از طـرفی تــجـربه به مـن ثابـت کرده که بـحث و گـفـتگو با هـم میهـنان عـزیزم اصــلن نـتیجه ای در پـایان بـبار نـمیاره، مـخـصوصاً در رابـطه با مسـئله ای مثل مـهریه یا حـضانت فرزند که اصـلاً حـکـم کلی نـمی تونن داشـته باشـن
در نـتیجه عـقل ســلیم حـکم می کـنه که آدم فـقط به بیان نـظر خـودش یا گاهـاً یاآوری کـوچـکی بــسنده کـنه
امیدوارم این تـوضیحات کافی بوده باشـند
در بلاگ نیوز لینک شد
دختر ده ساله : می خواهم فاحشه شوم !
از نامه یک معلم ایرانی :
.....مسلما این موضوع انشاء برای هزارمین بار تکرار شده است ، فقط برای اینکه تغییری ایجاد بشود موضوع رابه این صورت پای تخته سیاه کلاس نوشتم " می خواهید در آینده چه کاره شوید؟ الگوی شما کی است ؟..."و برایشان توضیح دادم الگو یعنی اینکه چه کسی باعث شده شما تصمیم بگیرید این شغل را انتخاب کنید . انشاء ها هم تقریبا همان هایی هستند که هزار ها بار تکرار شده اند ، با این تفاوت که چند تا شغل جدید به آن ها اضافه شده است .يك دانش آموز نوشته بود : من دوست دارم مهندس هوا و فضا شوم ولي پدرم می گوید ام.وی.ام بهترین رشته دنیا است و خیلی پول دارد . (حتما منظورش MBAاست)..دانش آموز دیگری نوشته بود : دوست دارم مهندسی اتم بخوانم ولی پدرم دوست ندارد می گوید اگر آشپزی بخوانم بیشتر به دردم می خورد و ... ولی اعتراف می کنم از همه تکان دهنده تر انشائ یک دختر 10 ساله بود که نوشته بود " می خواهم فاحشه بشوم " . شاید اولین باراست که یک دختر بچه ده ساله چنین شغلی را انتخاب کرده است ....
از متن انشاء:
....." خوب نمی دانم که فاحشه ها چه کار می کنند ولی به نظرم شغل خوبی است . خانم همسایه ما فاحشه است .این را مامان گفت . تا پارسال دلم می خواست مثل مادرم پرستار بشوم . پدرم همیشه مخالف است . حتی مامان هم دیگر کار نمی کند .من هم پشیمان شدم . شاید اگر مامان هم مثل خانم همسایه بشود بهتر باشد او همیشه مرتب است . ناخن هایش لاک دارند و همیشه لباس های قشنگ می پوشد . ولی مامان همیشه معمولی است .
مامان خانم همسایه را دوست ندارد . بابا هم پیش مامان می گوید خانم خوبی نیست . ولی یک بار که از مدرسه بر می گشتم بابا از خانه آن خانم بیرون آمد . گفت ازش سوال کاری داشته . بابای من ساختمان می سازد . مهندس است . ازش پرسیدم یعنی فاحشه ها هم کارشان شبیه مهندس های ساختمان است ؟ خانم همسایه هنوز دم در بود . فقط کله اش را می دیدم . بابا یکی زد در گوشم ولی جوابم را نداد . من که نفهمیدم چرا کتکم زد . بعد من را فرستاد تو و در را بست .
... من برای این دوست دارم فاحشه بشوم چون فکر می کنم آدم های مهمی هستند . مامان همیشه می گوید که مردها به زن ها احترام نمی گذراند .ولی مرد ها همیشه به خانم همسایه احترام می گذارند مثلا همین بابای من . زن ها هم همیشه با تعجب نگاهش می کنند ، شاید حسودی شان می شود چون مامانم می گوید زنها خیلی به هم حسودی می کنند . خانم همسایه خیلی آدم مهمی است . آدم های زیادی به خانه اش می آیند . همه شان مرد هستند . برای من خیلی عجیب است که یک زن رئیس این همه مرد باشد .
بعضی هایشان چند بار می آیند . بعضی وقت ها هم این قدر سرش شلوغ است که جلسه هایش را آخر شب ها تو خانه اش برگزار می کند . همکار هایش اینقدر دوستش دارند که برایش تولد گرفتند . من پشت در بودم که یکی از آنها بهش گفت تولدت مبارک . بابا می خواست من را ببرد پارک ، بهش گفتم امروز تولد خانم همسایه است . گفت می دانم . آن روز من تصمیم گرفتم فاحشه بشوم چون بابا تولد مامان را هیچ وقت یادش نمی ماند .
تازه خانم همسایه خیلی پول در می آورد . زود زود ماشین هایش را عوض می کند . فکر کنم چند تا هم راننده داشته باشد که می آیند دنبالش . این ور و آن ور می برند . ..من هنوز با مامان و بابا راجع به این موضوع صحبت نکردم . امیدوارم بابا مثل کار مامان با کار من هم مخالفت نکند..... "
Post a Comment