برادرم رفت و من پس از چهل و پنج روز خبردار شدم . گقتند تحمل داغ عزیزان ، در غربت طاقت فرساست. اما تا به کی می توانستند از من پنهان کنند ؟ نمی دانم کارشان درست بود یا نه . اما من نظرشخصی ام را می گویم کاش از آغاز بیماری تا لحظه رفتنش ، خبرم می کردند تا من نیزهمراه با آنها دراین دیارغربت برای بهبودیش دعا می کردم و در غم از دست دادنش به عزا می نشستم . عده ای از دوستان غربت نشین نیز می گویند که چند ماه بعد از درگذشت عزیزانشان ، خبردار شده اند .
15 comments:
شهربانو جان نگرانت بودم ...من هم عزیزانی رو که در ایران از دست دادم ازم پنهان کردند ...کاری که نزدیکان آدم برای اینکه ما را نگران نکنند انجام میدهند ....ولی کاری است اشتباه ....بالاخره آدم جریان رو میفهمه ...ولی ضربه بدیه ...احمد سیف بهت سفارش خیلی خوبی کرده ....
خیلی مواظب خودت باش ...ما فقط یه قایا قیزی داریم
mehraban Shahrbanoo, nemidoonam chi misheh goft baraye taskineh deleh dardmandet , az khoda mikham ke harcheh zoodtar behet aramesh bedeh... miboosamet khaharakam / Neda
سلام شهربانوي عزيز خيلي خوشحالم که باز نوشتين،صبوري چيزي هست که زنان مخصوصاً آذري ها خوب درک کرده اند.من توي يه پستم با عنوان همدردي از شما يه تقاضا کردم و اميدوارم که برآورده کنيد , بحساب بي ملاحظگي من نذاريد. چون همانطور که دوستتون گفتن براتون بهتره و البته براي شاگرداتون.اميدوارم به زودي خبرهاي خوبي از شما در وبلاگتون بخونم
از وبلاگ دوستم دختر همسایه به اینجا رسیدم . خیلی متاثر شدم و دردی تو دلم باز شد مثل همین دردی که داری و منم چن سال پیش تجربه اش کردم . منو هم تو غمت شریک بدون.
مراقب خودت باش دنیا خیلی بی رحمه!
شهر بانو خانم ازنوسته شما که حاکی ار یک ارامش نسبی بعد از آن اتفاق ناگوار خوشحال شدم میدانم سخته اما چاره ایی نیست تجربه شخصی که تازه آمده بودم که عزیزترین شخص زندگیم را از دست دادم وهنوز باورش یخت همان گفته آقای سیف را دنبال کنید برایتان آرزوی صبر دارم
بعد از مرگ برادرکم هیچگاه فکر نمی کردم که دوباره پا بگیرم......ولی پا گرفتم.زندگی از من اینو می خواست.مادرم.....تنها برادرم بودند که می بایست به خاطر اونها ادامه می دادم و ادامه دادم.......ولی همیشه خاطراتش دیونه ام می کنه.عکسش با لباس دادامادیش.......صداش وقتی برای دخترکش آواز می خونه و لحظه اخر.زمانی که تو قبر می گذاشتنش! حالا بعد 10 سال هنوز هم برام داغش تازه است.......هنوز هم از شنیدن اسمش می خوام داد بزنم و هنوز چشم به راهشم......اون در غربت از بین ما رفت. چه بی تابم شهربانو جان برای رفتن.......و چه دلتنگ!اما چاره ایی نیست!
برایت صبر می خوام و برایش تنفس در باغهای سرسبز ملکوت
رفتگان اگر بدانند تحمل نبودنشان چقدر سخته به این راحتی مقابل مرگ تسلیم نمیشوند
ولی شهربانوی عزیز
عمر ما انقدر کوتاه است که فرقی بین ما ودرگذشتگان نیست
مطمئنم این شعر خیام رو از حفظی
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
....
....
با هفت هزار سالگان سر بسریم
به هر حال ما کسان دیگری رو داریم که در کنارشون زندگی کنیم
سعی کن فکرت رو مدیریت کنی
نگذار افکارت تو رو دنبال خودشون بکشونن
منتظر روزهای بهتری برایت هستم
سلام خانم شهربانو
تسليت مرا بخاطر درگذشت برادرتان بپذيريد
روحشان شاد وغريق رحمتهاي واسعه خداوند باد
خدا به شما وعزيزان بازمانده صبر عطا فرمايد.
شهربانو جان امیدوارم الان حالت بهتر باشه.متاسفم که جز اینکه برات آرزوی صبر کنم کار دیگه ای از دستم برنمیاد
shahrbanoo aziz va mehraban hamdardi va tasliat man ro ke az samim ghalb hast bepazir .khodavand sabr enayat farmayad.kheili sakht bood ke baad az modatha ke dastresi nadashtam ba ein khabar movajeh shodam .arezoo mikonam ke digar hargez neveshtehayat rang gham az dast dadan azizanet ro nadashte bashe.movazeb khodet bash va faghat doa kon baraie talab aramesh va sabr
شهربانوجان
خیلی خیلی متاسفم
اگر بگویم که می دانستم ولی به خودم اجازه بیانش را ندادم؛ امیدوارم از من نرنجی.
با علم به اینکه خانواده محترم ات نخواسته اند مطلع ات کنند من هم چیزی نگفتم ولی خبردار بودم و خیلی هم ناراحت شدم.ولی نظر خودم اینه که این حق غربت نشینان است که از اینگونه خبرها مطلع بشوند و خودشان تصمصیم بگیرند که میخواهند بروند یا نه.
امیدوارم غم آخرت باشد دوست نازنین ام
می بوسمت و اگر کاری از دستم برمیاد امیدوارم بگی.
نرگس
سلام. نمیدونم آیا اجازه دارم با وجود غم بزرگی که در سینه دارید روز زن و مادر رو به شما بانوی هنرمند و نویسنده ی عزیز تبریک بگم یا نه؟ در بعضی مناطق رسم نیست به افراد داغدار ایام شادی رو تبریک بگند. با این وجود از خدا می خوام همه ی روز های شما فرخنده باشه.من براتون آرزوی شادی می کنم. آرزوی روز های خوش و سربلندی
شهربانوی عزیزم
خوبی؟
حالت بهتر شده؟
نی لبک
دختر همسایه جان ، ندا جان ، روشنائی صبح عزیزم، حسین عزیز ، بیتاجان ، قارداشخان ، نفیسه جان ، بیقرار جان ، نسرین جان ، خاتونک جان هاپوتی جان ، نرگس جان
ازتون تشکر می کنم خدا عزیزانتان را حفظ کند .
نی لبک جان نه عزیزم حال و روزم خوش نیست.
شهربانو
با عرض تسلیت به خانم شهربانو سادات, برای شما و خانواده اتان آرزوی صبر جمیل دارم و علو درجات و مغفرت برای برادر جوانتان دارم. خواهر من هم جوانمرگ شد و نا کام از این دنیای فانی و پلید رفت. آنهمه درس خواند و مهندس شد, در این کشور , آخرش هم رفت زیر خاک قبرستان بهشت زهرا...روحشان شاد و یادشان گرامی
Post a Comment