روز جمعه ستاره زنگ زد و مرا به جلسه خانمها دعوت کرد . برایش بهانه آوردم که نمی توانم اما اصرارش موجب شد که کوتاه بیایم . شرکت نکردن در این مجالس دلیل بر غرور و خود پسندی نیست ، بلکه بعضی وقتها سوال پیچ کردنها اذیتم می کند . آتان نه دردینه ن اؤلدو ( پدرت با چه دردی مرد ؟) باید بیتده ن سیرکیه جان ( ازسیر تا پیاز ) را برایشان شرح دهی . به این هم بسنده نمی کنند و شروع به پیچیدن نسخه و سفارش دوا و درمان می کنند .
متن کامل
متن کامل
15 comments:
با سلام
يک نيمه بازي ايران همه را حسرت زده کرد.اي کاش در بازيهاي بعدي جبران شود.با اميد موفقيت براب شما.
رقت آور است.
اینجور زندگی ها را می گویم. زن و مردی به هم می رسند و بعد از مدتی از هم جدا می شوند. نه فکر آینده بچه شان را می کنند و نه به آینده خودشان فکر می کنند. تازه هر وقت هم که به گذشته نگاه می کنند همیشه طرف مقابلشان گناهکار است چون یک طرفه به قاضی رفتن که تخصص نمی خواهد.
اشتباهاتشان را با اشتباه پر میکنند و زندگی را به کام خودشان و اطرافیان تلخ می کنند. من قصد قضاوت را جع به زن یا شوهر را ندارم ولی زمانی می رسد ( انگار چون آینه پیش رویم است) که پسر یزرگ می شود و به دنبال ریشه هایش خواهد گشت و آن زمان پنهان کاری چیز هجوی خواهد بود.
شاید امروز از دست قوانین ایران بتوان گریخت یا شاید به استناد آن کسی را دزد نامید اما حکم محکمه ی زمان را دست گرفتن حماقت است.
ثمره ی این ازدواج پسری است که تا زنده است سایه ی ندانم کاری والدین ار یدک خواهد کشید حتی آن هنگام که پیر مردی سالخورده شود و نوه اش از او بپرسد " پدر و مادرت چرا با تو چنین کردند".
چو بد کردی مشو ایمن ز آفات
در وبلاگ "سروسهی" به "زنی از ماکو" لینک داده ام. چنانچه ناراضی هستید بفرمایید لینک را بردارم.
شهر بانوی نازنین
نگاهت ، خستگی را از روزمره ی زندگی گلچین میکند و قلمت با مهارتی صمیمانه نگاهت را ترسیم میکند...و گرچه که سرخ مینویسی اما قلمت سبز است
شاد باش و شاد زی
shahrabanooye aziz, taraneii roo keh khaste boodi, taa oonja keh hafeze yaari mikard neveshtam, hala az khaharam miporsam oon behtar balade,
vali taa oonjaa keh yaadame, hey taranehaaye motafavet roo mikhonnad, va in tikaroo khare hamash migand, albatte taranehaaii keh baa in ghaafeye meyaad (mesle golostaan baghinin)
ghorbaanet
Armin
بو داغدا جیران گزر ایاخلارین داش ازر
من یارا نینمشم یار منن اوزاخ گزر
جیرانیم طرلانیم هاردا گالدی گلمیدی
وقت گارالدی گلمدی
بو داغین اویوزنده جیران گزر دوزونده
من یارا نینمشم گوشا خال وار اوزنده
جیرانیم طرلانیم هاردا گالدی گلمیدی
وقت گارالدی گلمدی
بو داغدا مارال گزر تللرین تارارگزر
من یارا نینمشم یار منن اوزاخ گزر
جیرانیم طرلانیم هاردا گالدی گلمیدی
وقت گارالدی گل
mibakhshi man type turkyiim khob nist, va horof roo zaheran eshtebah beh kaar bordam.
سهراب عزیز: از محبت شما تشکر می کنم . لطف کردید . شرمنده که هر چی تو کامنت شما نوشتم پاک شد
آرمین عزیز خیلی متشکرم .
شهربانو
بدرود بر این تارکده نیکو و بدرود بر نزاد نیکوی اریاییی
بدرود بر این تارکده نیکو و بدرود بر نزاد نیکوی اریاییی
سلام خواهر عزیزم
مدتی درگیر بودم شهربانوی عزیز
ببخش ، اما ارادت قلبی همان است که بود
مثل همیشه با قلمت به قلب قصه رفتم و لذت بردم
گل باشی و عمرت عمر گل نباشه همزبان شیرین سخنم
salam
e baba shoma khodetam ke dar majlese zananeh, sir ta piyaze zendegie in bichara ro bezor azash keshidi biron badam barash noskhe pichidi, gelei ke az digaran kardid dar morede khodeton ham mesdagh dare.
...عزیز به راستی که حق با شماست . حق سوزه جوابیم بوخدور ( رو حرف حق حرفی نباید زد ) اما خوب ایشون هم باید بدونند که عوض گله نداره .اما از شوخی گذشته هدف من فاش کردن اسرار نیست بلکه با این حکایتها می خواهم علل بروز مشکلات را بیرون بریزم تا در آینده اشتباهات ما فرزندانمان را مثل گل پرپر نکنند . متشکرم از لطف شما . شهربانو
dobare salam
ghorbonet beram ba in javabi ke behem dadi:* bi dalil nist ke man asheghe neveshtehat hastam va ba deghat mikhonameshon, rasti man khodam az ek taraf be makoi ha miresam vali moteasefane khob zabane turky balad nistam.
best wishes
پس شما که از یک طرف ماکوئی هستید چرا لطف کرده و اسمتان را نمی نویسید . آخی بئله ده ایش اولی ؟
شهربانو
ماکوئی گرامی می شود از شما خواهش کنم اسمتان را نیز بنویسید ؟
Post a Comment