2010/07/24

تابستان و مربا

سرانجام تیر ماه گرم و داغ جایش را به مرداد سپرد و رفت. هوای بسیار گرم از خر شیطان پایین آمد و جا را برای نسیم خنک خالی کرد. تابستان با گرما و میوه های رنگارنگش ، مرباهای خوشمزه مادر و زیرزمین پر از تاقچه های کوچک و تاقچه های پر از ظروف مربا را به یادم می اندازد.

5 comments:

Anonymous said...

يه سوال در مورد اين مربای توت فرنگی. چقدر شکر روش ميريزيد و ميزاريد تا صبح بمونه؟ بعدش وقتی ميخواين آب و شکر را آماده کنيد چقدر آب و شکر لازمه؟
ضمنا ازين عکسی که از يه بچه اهل غزه گذاشتيد اصلا خوشم نيومد. انگار بچه های غزه صبح تا شب دارن گريه ميکنند و توی خيابونها ولو هستند کار میکنند و هزار جور تو سری میخورن که با واقعیت جور نیست. وضعشون که از وضع بچه های ایرانی خیلی بهتره. تازه وقتی حماس و بقیه فلسطینیها برای این بچه ها گریه میکنند درحالیکه خودشان با بچه های ۸ و ۹ ساله ازدواج میکنند مثل اینه که یه بچه باز برای بچه ها ی بیچاره ای که اسیر کرده اشک تمساج بریزه. دروغ میگم؟!

زیتون said...

سلام
دست شمادردنکندمطالب خوبی می نویسید
http://zatun26.persianblog.ir/

Anonymous said...

سلام شهربانو جان

مامان دنی said...

شهربانو جون آب از لب و لوچه ما آویزون شد

DR.kermani said...

با سلام جالب بود

می خواستم نظرتونو در مورد تبادل لینک بدونم